یادداشت ایمان سهرابی

                ایراد اصلی در خاطرات زیدآبادی نیز چون بسیاری خودنوشت های دیگر پابرجا است؛ جای خالی اشتباهات. این که پس از دو دهه و نگاه به گذشته هنوز شخصی نتواند خطا در عملکردش پیدا کند یا از بازگفتن آن ها طفره رود، عجیب به نظر می رسد.
با این حال اما قلم در دست زیدآبادی چون خمیربازی است و می تواند بدون محدودیت هر شکلی را خلق کند و هر تصویری را بسازد. آستانه تحمل رنج او نیز ستودنی است اگرچه بر این باورم او در صدر رنجدیدگان قرار ندارد و چه بسیار از این قشر که دور و بر خودمان با تقلای وافر مشغول گذران زندگی هستند.
جلد سوم خاطرات او حجم کمتری از اطلاعات را نسبت به دو جلد قبلی در اختیار خواننده قرار می دهد علی رغم آن که نقاط عطف فراوانی دارد: ۱۸ تیر، ۲ خرداد، قتل و ترور و مجلس ششم. تیغ تیز سانسور شاید در این قلت بی تاثیر نباشد. 
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.