یادداشت هانیه

هانیه

1403/6/25

خانم ساندویچ یخ
        کتاب "خانم ساندویچ یخ" بیداری عاطفی در پسری که با تغییرات بلوغ روبرو است را پردازش می‌کند.  نویسنده در این کتاب شرح جذابی از شیفتگی پسرک نسبت به زنی که در فروشگاه محلی کار می‌کند، ارائه می‌دهد.
در قلب داستان، زنانی در زندگی پسر قرار دارند: مادرش، که به او عادت می‌کند توجه نکند، مادربزرگ در حال مرگ، دوستی گرم و سرد او با دختری به نام توتی، و البته شیفتگی او به خانم ساندویچ یخ. خانم ساندویچ یخ که احتمالا در اوایل ٢٠ سالگی‌اش به‌سر‌می‌برد، در فروشگاه ساندویچ یک مغازه‌ی محلی کار می‌کند و راوی به او و چشمانش آنقدر خو گرفته که او هر روز آنجا متوقف می‌شود تا یک ساندویچ تخم مرغ بخرد و ببیند که چگونه خانم ساندویچ یخ ماهرانه آن را در یک ظرف قرار می دهد. از نگاه این پسر، او زیبا است و نامش را "خانم ساندویچ یخ" گذاشته و مدام چهره‌اش را نقاشی می‌کند. بعد‌ها با خبردار شدن یکی از دوستان پسر از حس او نسبت به خانم ساندویچ یخ، او را ترغیب می‌کند که احساسات خود را با آن زن د‌رمیان بگذارد. کتاب در عین سادگی، برایم دلنشین و لطیف بود و مرا یاد کتاب سوپرمارکت شبانه روزی انداخت.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.