بریده کتابهای نرگس فرخی زاده نرگس فرخی زاده 1402/12/29 رومئو و ژولیئت ویلیام شکسپیر 3.6 4 صفحۀ 68 همه کس و همه چیز حتی سگ و گربه هایی که اینجا هستند میتوانند ژولیت را ببینند الا رومئوی بدبخت. مگس ها شریف تر و مناسب تر از عشق بازی هستند تا من. آن ها میتوانند بر دستان زیبای ژولیت بنشینند و آن را ببوسند اما رومئو نمیتواند دستانش را بگیرد و ببوسد. مگس ها شبیه مردان آزاد میتوانند در شهر بمانند و من بیچاره باید تبعید شوم. با این اوصاف میگویید تبعید بهتر از مرگ است؟ 0 2 نرگس فرخی زاده 1402/12/29 رومئو و ژولیئت ویلیام شکسپیر 3.6 4 صفحۀ 42 زمین هم مادر طبیعت است و هم گور آن. گیاهان از دل زمین می رویند و هنگام مرگ، در دل زمین دفن میشوند. از دل زمین گیاهان و موجودات بسیاری به دنیا می آیند و زمین با منابعی عالی آنها را تغذیه میکند. هر چیزی که طبیعت به بار می آورد خصوصیتی ویژه دارد و منحصر به فرد است. گیاهان دارویی، علف ها و حتی سنگ ها نیرویی عالی درون خود دارند. هر گیاه و موجودی که بر روی زمین باشد، حتی سمی و خطرناک، ارزشمند و مفید است. اگر گیاه یا حیوانی بد و خطرناک باشد حتما یا به طور نادرست از آن استفاده شده یا به حریم آن تخطی شده است. درباره فضیلت انسان هم این مسئله صدق میکند؛ اگر از آن سوءاستفاده شود، به تباهی و فساد کشیده خواهد شد. 0 2 نرگس فرخی زاده 1402/12/29 رومئو و ژولیئت ویلیام شکسپیر 3.6 4 صفحۀ 39 رومئو: بانو، من به این ماه تابان قسم میخورم که... ژولیت: به ماه قسم نخور، ماه همیشه در حال تغییر کردن است. موقعیت ماه در آسمان هر ماه تغییر میکند. من نمیخوام که تو همچون ماه بی ثبات باشی. 0 2 نرگس فرخی زاده 1402/9/3 سنگ، کاغذ، قیچی مهناز براتی 3.8 23 صفحۀ 152 راز ها فقط برای مردمی که از وجودشان بی خبرند راز هستند و وقتی با دیگری در میان گذاشته میشوند به شکل دروغ درمی آیند. همانطور که کرم های ابریشم به پروانه تبدیل میشوند، دروغ های زیبا هم میتوانند به دوردست ترین نقاط پرواز کنند. 0 5 نرگس فرخی زاده 1402/9/3 سنگ، کاغذ، قیچی مهناز براتی 3.8 23 صفحۀ 161 اعتماد قرض گرفتنی نیست، اگر آن را از کسی بگیری نمیتوانی دوباره پسش بدهی. 0 3 نرگس فرخی زاده 1402/8/16 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند (رمان) دیلیا اوئنز 3.9 29 صفحۀ 192 تنها نبض زندگی بود که میزد، حتی اگر به بهای بعضی از بازیگرانش تمام میشد. زیست شناسی، درست و غلط را یک رنگ واحد میداند که مقابل نور های متفاوتی قرار گرفته اند. 0 3 نرگس فرخی زاده 1402/8/16 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند (رمان) دیلیا اوئنز 3.9 29 صفحۀ 201 زندگی این مهارت را به او آموخته بود که احساساتش را خرد و به تکه های قابل ذخیره شدن تبدیل کند اما تنهایی هم وسعت خودش را داشت. 0 2 نرگس فرخی زاده 1402/8/16 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند (رمان) دیلیا اوئنز 3.9 29 صفحۀ 309 باید بگویم حالا که تمام شده احساس ارامش میکنم در پایان فقط میتوانستم احساس تأسف کنم برای آنهمه عمری دراز تر... بدرود 0 3
بریده کتابهای نرگس فرخی زاده نرگس فرخی زاده 1402/12/29 رومئو و ژولیئت ویلیام شکسپیر 3.6 4 صفحۀ 68 همه کس و همه چیز حتی سگ و گربه هایی که اینجا هستند میتوانند ژولیت را ببینند الا رومئوی بدبخت. مگس ها شریف تر و مناسب تر از عشق بازی هستند تا من. آن ها میتوانند بر دستان زیبای ژولیت بنشینند و آن را ببوسند اما رومئو نمیتواند دستانش را بگیرد و ببوسد. مگس ها شبیه مردان آزاد میتوانند در شهر بمانند و من بیچاره باید تبعید شوم. با این اوصاف میگویید تبعید بهتر از مرگ است؟ 0 2 نرگس فرخی زاده 1402/12/29 رومئو و ژولیئت ویلیام شکسپیر 3.6 4 صفحۀ 42 زمین هم مادر طبیعت است و هم گور آن. گیاهان از دل زمین می رویند و هنگام مرگ، در دل زمین دفن میشوند. از دل زمین گیاهان و موجودات بسیاری به دنیا می آیند و زمین با منابعی عالی آنها را تغذیه میکند. هر چیزی که طبیعت به بار می آورد خصوصیتی ویژه دارد و منحصر به فرد است. گیاهان دارویی، علف ها و حتی سنگ ها نیرویی عالی درون خود دارند. هر گیاه و موجودی که بر روی زمین باشد، حتی سمی و خطرناک، ارزشمند و مفید است. اگر گیاه یا حیوانی بد و خطرناک باشد حتما یا به طور نادرست از آن استفاده شده یا به حریم آن تخطی شده است. درباره فضیلت انسان هم این مسئله صدق میکند؛ اگر از آن سوءاستفاده شود، به تباهی و فساد کشیده خواهد شد. 0 2 نرگس فرخی زاده 1402/12/29 رومئو و ژولیئت ویلیام شکسپیر 3.6 4 صفحۀ 39 رومئو: بانو، من به این ماه تابان قسم میخورم که... ژولیت: به ماه قسم نخور، ماه همیشه در حال تغییر کردن است. موقعیت ماه در آسمان هر ماه تغییر میکند. من نمیخوام که تو همچون ماه بی ثبات باشی. 0 2 نرگس فرخی زاده 1402/9/3 سنگ، کاغذ، قیچی مهناز براتی 3.8 23 صفحۀ 152 راز ها فقط برای مردمی که از وجودشان بی خبرند راز هستند و وقتی با دیگری در میان گذاشته میشوند به شکل دروغ درمی آیند. همانطور که کرم های ابریشم به پروانه تبدیل میشوند، دروغ های زیبا هم میتوانند به دوردست ترین نقاط پرواز کنند. 0 5 نرگس فرخی زاده 1402/9/3 سنگ، کاغذ، قیچی مهناز براتی 3.8 23 صفحۀ 161 اعتماد قرض گرفتنی نیست، اگر آن را از کسی بگیری نمیتوانی دوباره پسش بدهی. 0 3 نرگس فرخی زاده 1402/8/16 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند (رمان) دیلیا اوئنز 3.9 29 صفحۀ 192 تنها نبض زندگی بود که میزد، حتی اگر به بهای بعضی از بازیگرانش تمام میشد. زیست شناسی، درست و غلط را یک رنگ واحد میداند که مقابل نور های متفاوتی قرار گرفته اند. 0 3 نرگس فرخی زاده 1402/8/16 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند (رمان) دیلیا اوئنز 3.9 29 صفحۀ 201 زندگی این مهارت را به او آموخته بود که احساساتش را خرد و به تکه های قابل ذخیره شدن تبدیل کند اما تنهایی هم وسعت خودش را داشت. 0 2 نرگس فرخی زاده 1402/8/16 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند (رمان) دیلیا اوئنز 3.9 29 صفحۀ 309 باید بگویم حالا که تمام شده احساس ارامش میکنم در پایان فقط میتوانستم احساس تأسف کنم برای آنهمه عمری دراز تر... بدرود 0 3