بریده کتابهای «مستانه» «مستانه» 4 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 76 هنوز هم کرا شبها دور خانه میچرخد و بچههایش را میشمرد: یک، دو، سه. دو تا در تختخواب و یکی در آسمان. 0 3 «مستانه» 4 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 75 بزرگترین ترس هر مادری؛ هر شب از خواب بیدار شوی و به صدای نفس بچههایت گوش کنی و بعد هم که دیدی مثل همیشه دارند نفس میکشند، احساس حماقت کنی. 0 2 «مستانه» 4 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 72 فقط این را میداند که همیشه همه را ناامید کرده است. 0 2 «مستانه» 4 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 72 همه همیشه از دست او ناراحتاند. این برای کسی که میخواهد همه را راضی نگه دارد، خیلی سخت است. 0 3 «مستانه» 4 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 70 هرچقدر هم به این حرفها اهمیت ندهی، بازهم بعضی از آنها ناراحتت میکنند. 0 3 «مستانه» 5 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 65 ورزش مردان پیچیدهای تربیت میکند: آنقدر مغرور که اشتباهاتشان را نمیپذیرند و در عین حال آنقدر فروتن که تیمشان را در اولویت اول قرار میدهند. 0 4 «مستانه» 5 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 64 استعداد مثل دو تا بالونه که بفرستی هوا. اینکه کدوم تندتر بالا میره مهم نیست. مهم اینه که نخ کدومشون بلندتره. 0 4 «مستانه» 5 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 63 این مهم است که یک مرد جوان بیورناستاد را ترک کرد و رفت و وقتی برگشت دیگر برای حرف زدن دیر شده بود. نمیتوان به یک سنگ قبر خیره شد و تقاضای بخشش کرد. 0 3 «مستانه» 5 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 63 ممکن است یک پیرمرد منظورش بهتر از آن چیزی باشد که به زبان میآورد. 0 3 «مستانه» 5 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 63 تقریبا؟ محض رضای مسیح، نمیشه که تقریبا تو قایق باشی؛ یا تو قایقی یا تو آب. وقتی هم که همهی شما احمقها افتادین تو آب، چه اهمیتی داره که تو نفر آخری بودی که افتادی؟ 0 3 «مستانه» 5 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 63 جمعیت تماشاچی به ظرافتهای بازی هیچ اهمیتی نمیدهد؛ فقط برد و باخت. از جایگاه تماشاچیان تو یا فوقالعادهای یا آشغال بهدردنخور، نه چیزی بین اینها. آفساید جای شک ندارد، هر تکلی یا کاملاً بهجاست و یا سزاوار یک عمر محرومیت از بازی. 0 3 «مستانه» 5 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 63 وقتی شانس بردن داری که خواستت برای برد بیشتر از ترست از باخت باشد. هیچکس وقتی که ترسیده برنده نمیشود. 0 3 «مستانه» 5 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 61 یکی از سختترین کارها در دوران پیری اقرار به اشتباهاتی است که دیگر نمیتوان درستشان کرد. 0 25 «مستانه» 6 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 59 سال دیگه اوضاع بهتر میشه. 0 3 «مستانه» 6 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 59 آمات این دختر را حتی از اسکیت کردن هم بیشتر دوست دارد. 0 3 «مستانه» 6 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 59 وقتی پانزده ساله هستی، بیتوجهی بیشتر آزارت میدهد. 0 3 «مستانه» 7 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 53 چیزی که کوین بیش از هر چیزی میخواهد این است: بتواند مثل بنی دنیا را به هیچ بگیرد و از شر دنیا در امان باشد. 0 2 «مستانه» 7 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 51 هر رابطهای شیوهی طلاق خود را دارد. 0 2 «مستانه» 7 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 50 ما عاشق برندهها هستیم، گرچه بهندرت آدمهای دوستداشتنیای هستند. آنها معمولاً آدمهایی وسواسی، خودخواه و پررو هستند؛ اما این که مهم نیست، ما میبخشیمشان. ما تا وقتی که برنده هستند، دوستشان داریم. 0 6 «مستانه» 7 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 49 کارخانه که هنوز هم بزرگترین کارفرمای شهر است، اما سه سال پشت هم است که دارد نیروهایش را تعدیل میکند - یک جمله خوشگل به جای اخراج کردن. 0 3
بریده کتابهای «مستانه» «مستانه» 4 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 76 هنوز هم کرا شبها دور خانه میچرخد و بچههایش را میشمرد: یک، دو، سه. دو تا در تختخواب و یکی در آسمان. 0 3 «مستانه» 4 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 75 بزرگترین ترس هر مادری؛ هر شب از خواب بیدار شوی و به صدای نفس بچههایت گوش کنی و بعد هم که دیدی مثل همیشه دارند نفس میکشند، احساس حماقت کنی. 0 2 «مستانه» 4 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 72 فقط این را میداند که همیشه همه را ناامید کرده است. 0 2 «مستانه» 4 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 72 همه همیشه از دست او ناراحتاند. این برای کسی که میخواهد همه را راضی نگه دارد، خیلی سخت است. 0 3 «مستانه» 4 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 70 هرچقدر هم به این حرفها اهمیت ندهی، بازهم بعضی از آنها ناراحتت میکنند. 0 3 «مستانه» 5 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 65 ورزش مردان پیچیدهای تربیت میکند: آنقدر مغرور که اشتباهاتشان را نمیپذیرند و در عین حال آنقدر فروتن که تیمشان را در اولویت اول قرار میدهند. 0 4 «مستانه» 5 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 64 استعداد مثل دو تا بالونه که بفرستی هوا. اینکه کدوم تندتر بالا میره مهم نیست. مهم اینه که نخ کدومشون بلندتره. 0 4 «مستانه» 5 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 63 این مهم است که یک مرد جوان بیورناستاد را ترک کرد و رفت و وقتی برگشت دیگر برای حرف زدن دیر شده بود. نمیتوان به یک سنگ قبر خیره شد و تقاضای بخشش کرد. 0 3 «مستانه» 5 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 63 ممکن است یک پیرمرد منظورش بهتر از آن چیزی باشد که به زبان میآورد. 0 3 «مستانه» 5 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 63 تقریبا؟ محض رضای مسیح، نمیشه که تقریبا تو قایق باشی؛ یا تو قایقی یا تو آب. وقتی هم که همهی شما احمقها افتادین تو آب، چه اهمیتی داره که تو نفر آخری بودی که افتادی؟ 0 3 «مستانه» 5 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 63 جمعیت تماشاچی به ظرافتهای بازی هیچ اهمیتی نمیدهد؛ فقط برد و باخت. از جایگاه تماشاچیان تو یا فوقالعادهای یا آشغال بهدردنخور، نه چیزی بین اینها. آفساید جای شک ندارد، هر تکلی یا کاملاً بهجاست و یا سزاوار یک عمر محرومیت از بازی. 0 3 «مستانه» 5 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 63 وقتی شانس بردن داری که خواستت برای برد بیشتر از ترست از باخت باشد. هیچکس وقتی که ترسیده برنده نمیشود. 0 3 «مستانه» 5 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 61 یکی از سختترین کارها در دوران پیری اقرار به اشتباهاتی است که دیگر نمیتوان درستشان کرد. 0 25 «مستانه» 6 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 59 سال دیگه اوضاع بهتر میشه. 0 3 «مستانه» 6 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 59 آمات این دختر را حتی از اسکیت کردن هم بیشتر دوست دارد. 0 3 «مستانه» 6 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 59 وقتی پانزده ساله هستی، بیتوجهی بیشتر آزارت میدهد. 0 3 «مستانه» 7 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 53 چیزی که کوین بیش از هر چیزی میخواهد این است: بتواند مثل بنی دنیا را به هیچ بگیرد و از شر دنیا در امان باشد. 0 2 «مستانه» 7 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 51 هر رابطهای شیوهی طلاق خود را دارد. 0 2 «مستانه» 7 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 50 ما عاشق برندهها هستیم، گرچه بهندرت آدمهای دوستداشتنیای هستند. آنها معمولاً آدمهایی وسواسی، خودخواه و پررو هستند؛ اما این که مهم نیست، ما میبخشیمشان. ما تا وقتی که برنده هستند، دوستشان داریم. 0 6 «مستانه» 7 روز پیش شهر خرس فردریک بکمن 4.0 29 صفحۀ 49 کارخانه که هنوز هم بزرگترین کارفرمای شهر است، اما سه سال پشت هم است که دارد نیروهایش را تعدیل میکند - یک جمله خوشگل به جای اخراج کردن. 0 3