بریده کتابهای Faeze Jafarnia Faeze Jafarnia 1403/01/15 نوشابه زرد منصور ضابطیان 3.9 21 صفحۀ 63 جهان پر است از قوانین احمقانهای که روزی یک آدم از خودراضی قدرتمند تدوین کرده و یک عمر آدمهای دیگر باید آن را رعایت کنند، بدون آنکه فهمی از دلیل وضع آن وجود داشته باشد و کسی بداند که «حماقت» در ظرف زمان و مکان شکلهای مختلفی پیدا میکند. 0 1 Faeze Jafarnia 1403/01/15 نوشابه زرد منصور ضابطیان 3.9 21 صفحۀ 45 معاشرت و ارتباط با آدمها به پختن برنج میماند. آب برنج که خشک شد باید بگذاری دم بکشد. بعضی برنجها زودتر دم میکشند و بعضیها تا آخر هم دم نمیکشند و مغزشان خام میماند. اما بعضی آدمها انگار دمکشیده به دنیا میآیند! برای معاشرت با آنها کافیست برنج را خیس کنی و بخوری! خامش هم جواب میدهد. 0 1 Faeze Jafarnia 1403/01/11 کی بود، کی بود؟ چرا و چگونه اشتباهاتمان را توجیه می کنیم؟ کارول تاوریس 3.9 4 صفحۀ 118 سرزنش والدین شکل متداول و دمدستی توجیه کردن خودمان است زیرا به ما امکان میدهد راحتتر با حسرتها و نقصهایمان کنار بیاییم. 0 29 Faeze Jafarnia 1402/11/20 جستارهایی در باب عشق آلن دوباتن 3.8 24 صفحۀ 203 لذت خودکشی، در تماشای واکنش دیگران نسبت به آن بود، نه عمل وحشتناک کشتن موجودی زنده. 0 4 Faeze Jafarnia 1402/11/20 جستارهایی در باب عشق آلن دوباتن 3.8 24 صفحۀ 157 بالای سر هر داستان عاشقانهای، این تفکر، هرچند وحشتناک و نادانسته، آویزان است که چگونه پایان مییابد. درست به این میماند که در عین سلامت و نیرو، بکوشیم به مرگمان فکر کنیم. تنها تفاوت میان پایان عشق و پایان زندگی این است که، حداقل در مورد دوم، خیالمان راحت است، این آسایش خاطر را داریم که بعد از مردن چیزی حس نخواهیم کرد. در مورد عشق چنین آسایشی وجود ندارد، چه کسی میداند که پایان یک رابطه لزوماً پایان عشق و قطعاً پایان زندگی نیست 0 2 Faeze Jafarnia 1402/11/20 جستارهایی در باب عشق آلن دوباتن 3.8 24 صفحۀ 147 یکی از دردسرهای عشق این است که، دستکم برای مدتی، این خطر را دارد که بهطور جدی خوشبختمان کند. 0 11 Faeze Jafarnia 1402/11/16 جستارهایی در باب عشق آلن دوباتن 3.8 24 صفحۀ 122 شگفت نیست که، مرکزیت تمام ادیان تصور خداوندی است که قادر است در هر حال مارا ببیند: دیده شدن موجب این اطمینان است که وجود داریم، چه بهتر از آنکه در این حالت با خداوند یا همسری سروکار داشته باشیم که «عاشق» ما باشد. 0 4 Faeze Jafarnia 1402/11/16 جستارهایی در باب عشق آلن دوباتن 3.8 24 صفحۀ 122 چه بسا حقیقت این است که، تا کسی ندیده باشدمان، وجود نداریم؛ نمیتوانیم درست حرف بزنیم، تا وقتی کسی به حرفمان گوش بدهد، و در یک کلام، کاملاً زنده نیستیم، تا زمانی که دوست داشته بشویم. 1 33 Faeze Jafarnia 1402/11/12 جستارهایی در باب عشق آلن دوباتن 3.8 24 صفحۀ 53 عشق یکطرفه ممکن است دردناک باشد، ولی درد امنی است، چون به کس دیگری جز خودمان صدمه نمیزند، دردی خصوصی و همان اندازه که تلخ و شیرین است، خودانگیخته نیز هست. اما به محض آنکه عشق دوجانبه میشود، باید حالت انفعالی و ساده صدمه دیدن را رها کنیم و مسئولیت ارتکاب به گناه را بپذیریم. 0 3 Faeze Jafarnia 1402/11/10 جستارهایی در باب عشق آلن دوباتن 3.8 24 صفحۀ 38 سکوت با شخصی ناخوشایند بدین معنی است که طرف کسالتآور است. سکوت با آدمی جذاب بلافاصله این مفهوم را القا میکند که تو طرف خستهکننده هستی. 0 16 Faeze Jafarnia 1402/11/10 جستارهایی در باب عشق آلن دوباتن 3.8 24 صفحۀ 34 در جمله مهم «من از تو خوشم میآید» تهدیدی نهفته بود که با افزودن، «نه آنقدر که بگذارم مستقیماً بفهمی...» تلطیف میشد. 0 1 Faeze Jafarnia 1402/11/10 جستارهایی در باب عشق آلن دوباتن 3.8 24 صفحۀ 32 جذابترینها، آنهایی نیستند که در ملاقات اول اجازه میدهند لمسشان کنی (که به سرعت بیتفاوت میشوی)، یا آنهایی که اصلاً اجازه نمیدهند (خیلی زود فرامرششان میکنی)، بلکه آنهایی هستند که میدانند چه میزانی از امید و ناامیدی را بربیانگیزند. 0 1 Faeze Jafarnia 1402/11/10 جستارهایی در باب عشق آلن دوباتن 3.8 24 صفحۀ 13 فکر میکنم تا در بستر احتضار نیفتیم، برایمان دشوار است اعلام کنیم که کسی عشق زندگیمان بوده. 0 1 Faeze Jafarnia 1402/11/04 کار لارس اسوندسن 3.4 1 صفحۀ 165 اساساً هیچ اشکالی ندارد که زندگی را به جستجویی دائمی به دنبال گزینههایی دیگر، پریدن از این شغل به آن شغل، از این همسر به همسری دیگر، و از این محیط به محیطی دیگر تبدیل کنید، به شرط آنکه استطاعت پرداخت نفقه و تاب تحمل خاطرات تلنبارشده را داشته باشید. هرچه باشد این مخمصه را بارها و بارها روی پرده سینما و در اشعار رمانتیک رنگ و لعاب دادهاند. اما مشکل اینجاست که این جستجو خیلی زود مشغولیتی تماموقت میشود، و شما هر روز نیازمند گزینهای جدید خواهید شد مثل مصرف روزانه یک معتاد به مواد مخدر. 1 2 Faeze Jafarnia 1402/11/04 کار لارس اسوندسن 3.4 1 صفحۀ 164 ما دیگر دنبال رستگاری معنوی نیستیم، بلکه دنبال سعادتی تمامعیار میگردیم. اما حالا دیگر سعادت چیزی نیست که ما همگی حق جستجویش را داشته باشیم، بلکه چیزی شده که همه ما حق رسیدن به آن را داریم. 0 2 Faeze Jafarnia 1402/11/04 کار لارس اسوندسن 3.4 1 صفحۀ 163 در فیلم قطاربازی (۱۹۹۶) شخصیت اصلی میگوید زندگی برای یک آدم معمولی پر از مشکلات مختلف است، اما معتاد به مواد مخدر توانسته همهچیز را به یک مشکل واحد - ولو بزرگ - تقلیل بدهد. آدم معتاد به کار از این لحاظ با آدم معتاد به مواد مخدر فرقی ندارد. 0 2 Faeze Jafarnia 1402/11/03 کار لارس اسوندسن 3.4 1 صفحۀ 142 وقتی نیازهای ما مصرف را کنترل میکنند، مصرف محدود است؛ اما وقتی امیال ما مصرف را کنترل میکنند، مصرف نامحدود است. 2 37 Faeze Jafarnia 1402/10/30 کار لارس اسوندسن 3.4 1 صفحۀ 103 فورد در مصاحبهای با روزنامه شیکاگو تریبیون در سال ۱۹۱۶ اعلام کرد: «تاریخ کموبیش مزخرف است. یک سنّت است. ما به سنّت نیاز نداریم. ما میخواهیم در زمان حال زندگی کنیم، و تنها تاریخی که دستکم پشیزی بیرزد، تاریخی است که ما امروز میسازیم.» 0 0 Faeze Jafarnia 1402/10/30 کار لارس اسوندسن 3.4 1 صفحۀ 94 بنابراین کار چیزی خواستنی است؛ بیش و پیش از هر چیز، به عنوان مانعی در برابر ملال، زیرا ملالی که آدم حین انجام دادنِ کاری ضروری ولو ناخوشایند حس میکند در مقایسه با احساس ملالش وقتی که در طول روز هیچ کاری ندارد، هیچ است. 0 0 Faeze Jafarnia 1402/10/30 کار لارس اسوندسن 3.4 1 صفحۀ 94 این روزها تفریح آنقدر پردردسر شده که اغلب برگشتن به سر کار تعطیلاتِ واقعی به نظر میرسد... 0 0
بریده کتابهای Faeze Jafarnia Faeze Jafarnia 1403/01/15 نوشابه زرد منصور ضابطیان 3.9 21 صفحۀ 63 جهان پر است از قوانین احمقانهای که روزی یک آدم از خودراضی قدرتمند تدوین کرده و یک عمر آدمهای دیگر باید آن را رعایت کنند، بدون آنکه فهمی از دلیل وضع آن وجود داشته باشد و کسی بداند که «حماقت» در ظرف زمان و مکان شکلهای مختلفی پیدا میکند. 0 1 Faeze Jafarnia 1403/01/15 نوشابه زرد منصور ضابطیان 3.9 21 صفحۀ 45 معاشرت و ارتباط با آدمها به پختن برنج میماند. آب برنج که خشک شد باید بگذاری دم بکشد. بعضی برنجها زودتر دم میکشند و بعضیها تا آخر هم دم نمیکشند و مغزشان خام میماند. اما بعضی آدمها انگار دمکشیده به دنیا میآیند! برای معاشرت با آنها کافیست برنج را خیس کنی و بخوری! خامش هم جواب میدهد. 0 1 Faeze Jafarnia 1403/01/11 کی بود، کی بود؟ چرا و چگونه اشتباهاتمان را توجیه می کنیم؟ کارول تاوریس 3.9 4 صفحۀ 118 سرزنش والدین شکل متداول و دمدستی توجیه کردن خودمان است زیرا به ما امکان میدهد راحتتر با حسرتها و نقصهایمان کنار بیاییم. 0 29 Faeze Jafarnia 1402/11/20 جستارهایی در باب عشق آلن دوباتن 3.8 24 صفحۀ 203 لذت خودکشی، در تماشای واکنش دیگران نسبت به آن بود، نه عمل وحشتناک کشتن موجودی زنده. 0 4 Faeze Jafarnia 1402/11/20 جستارهایی در باب عشق آلن دوباتن 3.8 24 صفحۀ 157 بالای سر هر داستان عاشقانهای، این تفکر، هرچند وحشتناک و نادانسته، آویزان است که چگونه پایان مییابد. درست به این میماند که در عین سلامت و نیرو، بکوشیم به مرگمان فکر کنیم. تنها تفاوت میان پایان عشق و پایان زندگی این است که، حداقل در مورد دوم، خیالمان راحت است، این آسایش خاطر را داریم که بعد از مردن چیزی حس نخواهیم کرد. در مورد عشق چنین آسایشی وجود ندارد، چه کسی میداند که پایان یک رابطه لزوماً پایان عشق و قطعاً پایان زندگی نیست 0 2 Faeze Jafarnia 1402/11/20 جستارهایی در باب عشق آلن دوباتن 3.8 24 صفحۀ 147 یکی از دردسرهای عشق این است که، دستکم برای مدتی، این خطر را دارد که بهطور جدی خوشبختمان کند. 0 11 Faeze Jafarnia 1402/11/16 جستارهایی در باب عشق آلن دوباتن 3.8 24 صفحۀ 122 شگفت نیست که، مرکزیت تمام ادیان تصور خداوندی است که قادر است در هر حال مارا ببیند: دیده شدن موجب این اطمینان است که وجود داریم، چه بهتر از آنکه در این حالت با خداوند یا همسری سروکار داشته باشیم که «عاشق» ما باشد. 0 4 Faeze Jafarnia 1402/11/16 جستارهایی در باب عشق آلن دوباتن 3.8 24 صفحۀ 122 چه بسا حقیقت این است که، تا کسی ندیده باشدمان، وجود نداریم؛ نمیتوانیم درست حرف بزنیم، تا وقتی کسی به حرفمان گوش بدهد، و در یک کلام، کاملاً زنده نیستیم، تا زمانی که دوست داشته بشویم. 1 33 Faeze Jafarnia 1402/11/12 جستارهایی در باب عشق آلن دوباتن 3.8 24 صفحۀ 53 عشق یکطرفه ممکن است دردناک باشد، ولی درد امنی است، چون به کس دیگری جز خودمان صدمه نمیزند، دردی خصوصی و همان اندازه که تلخ و شیرین است، خودانگیخته نیز هست. اما به محض آنکه عشق دوجانبه میشود، باید حالت انفعالی و ساده صدمه دیدن را رها کنیم و مسئولیت ارتکاب به گناه را بپذیریم. 0 3 Faeze Jafarnia 1402/11/10 جستارهایی در باب عشق آلن دوباتن 3.8 24 صفحۀ 38 سکوت با شخصی ناخوشایند بدین معنی است که طرف کسالتآور است. سکوت با آدمی جذاب بلافاصله این مفهوم را القا میکند که تو طرف خستهکننده هستی. 0 16 Faeze Jafarnia 1402/11/10 جستارهایی در باب عشق آلن دوباتن 3.8 24 صفحۀ 34 در جمله مهم «من از تو خوشم میآید» تهدیدی نهفته بود که با افزودن، «نه آنقدر که بگذارم مستقیماً بفهمی...» تلطیف میشد. 0 1 Faeze Jafarnia 1402/11/10 جستارهایی در باب عشق آلن دوباتن 3.8 24 صفحۀ 32 جذابترینها، آنهایی نیستند که در ملاقات اول اجازه میدهند لمسشان کنی (که به سرعت بیتفاوت میشوی)، یا آنهایی که اصلاً اجازه نمیدهند (خیلی زود فرامرششان میکنی)، بلکه آنهایی هستند که میدانند چه میزانی از امید و ناامیدی را بربیانگیزند. 0 1 Faeze Jafarnia 1402/11/10 جستارهایی در باب عشق آلن دوباتن 3.8 24 صفحۀ 13 فکر میکنم تا در بستر احتضار نیفتیم، برایمان دشوار است اعلام کنیم که کسی عشق زندگیمان بوده. 0 1 Faeze Jafarnia 1402/11/04 کار لارس اسوندسن 3.4 1 صفحۀ 165 اساساً هیچ اشکالی ندارد که زندگی را به جستجویی دائمی به دنبال گزینههایی دیگر، پریدن از این شغل به آن شغل، از این همسر به همسری دیگر، و از این محیط به محیطی دیگر تبدیل کنید، به شرط آنکه استطاعت پرداخت نفقه و تاب تحمل خاطرات تلنبارشده را داشته باشید. هرچه باشد این مخمصه را بارها و بارها روی پرده سینما و در اشعار رمانتیک رنگ و لعاب دادهاند. اما مشکل اینجاست که این جستجو خیلی زود مشغولیتی تماموقت میشود، و شما هر روز نیازمند گزینهای جدید خواهید شد مثل مصرف روزانه یک معتاد به مواد مخدر. 1 2 Faeze Jafarnia 1402/11/04 کار لارس اسوندسن 3.4 1 صفحۀ 164 ما دیگر دنبال رستگاری معنوی نیستیم، بلکه دنبال سعادتی تمامعیار میگردیم. اما حالا دیگر سعادت چیزی نیست که ما همگی حق جستجویش را داشته باشیم، بلکه چیزی شده که همه ما حق رسیدن به آن را داریم. 0 2 Faeze Jafarnia 1402/11/04 کار لارس اسوندسن 3.4 1 صفحۀ 163 در فیلم قطاربازی (۱۹۹۶) شخصیت اصلی میگوید زندگی برای یک آدم معمولی پر از مشکلات مختلف است، اما معتاد به مواد مخدر توانسته همهچیز را به یک مشکل واحد - ولو بزرگ - تقلیل بدهد. آدم معتاد به کار از این لحاظ با آدم معتاد به مواد مخدر فرقی ندارد. 0 2 Faeze Jafarnia 1402/11/03 کار لارس اسوندسن 3.4 1 صفحۀ 142 وقتی نیازهای ما مصرف را کنترل میکنند، مصرف محدود است؛ اما وقتی امیال ما مصرف را کنترل میکنند، مصرف نامحدود است. 2 37 Faeze Jafarnia 1402/10/30 کار لارس اسوندسن 3.4 1 صفحۀ 103 فورد در مصاحبهای با روزنامه شیکاگو تریبیون در سال ۱۹۱۶ اعلام کرد: «تاریخ کموبیش مزخرف است. یک سنّت است. ما به سنّت نیاز نداریم. ما میخواهیم در زمان حال زندگی کنیم، و تنها تاریخی که دستکم پشیزی بیرزد، تاریخی است که ما امروز میسازیم.» 0 0 Faeze Jafarnia 1402/10/30 کار لارس اسوندسن 3.4 1 صفحۀ 94 بنابراین کار چیزی خواستنی است؛ بیش و پیش از هر چیز، به عنوان مانعی در برابر ملال، زیرا ملالی که آدم حین انجام دادنِ کاری ضروری ولو ناخوشایند حس میکند در مقایسه با احساس ملالش وقتی که در طول روز هیچ کاری ندارد، هیچ است. 0 0 Faeze Jafarnia 1402/10/30 کار لارس اسوندسن 3.4 1 صفحۀ 94 این روزها تفریح آنقدر پردردسر شده که اغلب برگشتن به سر کار تعطیلاتِ واقعی به نظر میرسد... 0 0