_صبر کن ببینم دو روز دیگه تولدته؟ به او لبخند میزنم ولی او در جوابم لبخند نمیزند _آره با عصبانیت پا به زمین می کوبد _ویل من برات هیچی نخریدم. _چطوره به جای هدیه تولد بهم یه قول بدی ؟ قول بده تا سال دیگه پیشم بمونی. حیرت زده سرش را تکان میدهد و میگوید _قول میدم.