بریده کتابهای دیوان کامل اشعار رهی معیری فاطمه مهمان دوست 1403/5/22 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 100 سعی طبیب،موجب درمان درد نیست از خود طلب،دوای دل مبتلای خویش برعزم خویش تکیه کن،ار سالک رهی واماند،آنکه تکیه کند،برعصای خویش 0 2 دیبا 1403/9/2 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 34 اول کنم اندیشه ای،تا برگزینم پیشه ای آخر به یک پیمانه می،اندیشه را باطل کنم 0 4 دیبا 1403/9/4 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 53 بهر هر یاری که جان دادم بپاس دوستی دشمنیها کرد با من،در لباس دوستی 0 1 غزال 🌱 1403/9/8 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 191 آن را که جفا جوست نمی باید خواست سنگین دل و بد خوست نمی باید خواست ما را ز تو غیر از تو تمنایی نیست از دوست بجز دوست نمی باید خواست 4 21 دیبا 1403/9/20 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 100 شکوه گنبد نیلوفری،از آن سبب است که دست خلق به دامان آسمان نرسد 0 7 غزال 🌱 1403/9/7 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 105 باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم وز جان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم من نیستم چون دیگران بازیچه ی بازیگران اول به دام آرم ترا و آنگه گرفتارت شوم 0 20 فاطمه مهمان دوست 1403/5/21 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 96 کاش بودندی به گیتی ،استوار و دیرپای دوستان در دوستی چون دشمنان در دشمنی 0 3 دیبا 1403/11/4 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 138 به غیر از دل که چون جان داردش دوست ندیدم کس پرستد ، دشمنش را 0 6 دیبا 1403/9/3 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 44 اشک سحر زداید،از لوح دل سیاهی خرّم کند چمن را،باران صبحگاهی 0 1 دیبا 1403/9/2 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 37 ترک خودپرستی کن،عاشقی و مستی کن تا ز دام غم خود را،چون «رهی» رها بینی 0 3 دیبا 1403/9/4 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 58 زندگی بر دوش ما،بار گرانی بیش نیست عمر جاویدان،عذاب جاودانی بیش نیست 0 3 دیبا 1403/11/4 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 149 آن که در آغوش گرم دوست شب آرد به روز سوختن در آتش حسرت نمی داند که چیست 0 1 دیبا 1403/9/20 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 90 هر دلی از سوز ما،آگاه نیست غیر را در خلوت ما،راه نیست دیگران،دل بستهٔ جان و سرند مردم عاشق،گروهی دیگرند شرح این معنی،ز من باید شنید راز عشق از کوهکن باید شنید حال بلبل،از دل پروانه پرس قصه دیوانه،از دیوانه پرس 0 1 دیبا 1403/9/22 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 121 احوال دل،آن زلف دو تا داند و من راز دل غنچه را،صبا داند و من بی من،تو چگونه ای؟ندانم،اما من بی تو در آتشم،خدا داند و من 0 5 دیبا 1403/9/4 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 59 تار و پود هستیم بر باد رفت،اما نرفت عاشقی ها از دلم،دیوانگی ها از سرم 0 2 دیبا 1403/9/4 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 58 من اسیرم در کف مهر و وفای خویشتن ورنه او سنگین دلِ نامهربانی بیش نیست 0 2 دیبا 1403/9/2 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 41 به چشمت خیره گشتم که از دلت آگه شوم اما چه رازی می توان خواند از نگاهِ سردِ خاموشی 0 3 دیبا 1403/9/1 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 30 موی سپید را فلکم رایگان نداد این رشته را به نقد جوانی خریده ام 0 4 دیبا 1403/9/5 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 64 خواهش دل هر چه کمتر شادی جان بیشتر تا دلی بی آرزو باشد، چه غم باشد مرا 0 1 دیبا 1403/9/22 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 120 ای بی خبر از محنت روز افزونم دانم که ندانی از جدایی چونم باز آی،که سرگشته از از فرهادم دریاب،که دیوانه تر از مجنونم 0 3
بریده کتابهای دیوان کامل اشعار رهی معیری فاطمه مهمان دوست 1403/5/22 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 100 سعی طبیب،موجب درمان درد نیست از خود طلب،دوای دل مبتلای خویش برعزم خویش تکیه کن،ار سالک رهی واماند،آنکه تکیه کند،برعصای خویش 0 2 دیبا 1403/9/2 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 34 اول کنم اندیشه ای،تا برگزینم پیشه ای آخر به یک پیمانه می،اندیشه را باطل کنم 0 4 دیبا 1403/9/4 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 53 بهر هر یاری که جان دادم بپاس دوستی دشمنیها کرد با من،در لباس دوستی 0 1 غزال 🌱 1403/9/8 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 191 آن را که جفا جوست نمی باید خواست سنگین دل و بد خوست نمی باید خواست ما را ز تو غیر از تو تمنایی نیست از دوست بجز دوست نمی باید خواست 4 21 دیبا 1403/9/20 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 100 شکوه گنبد نیلوفری،از آن سبب است که دست خلق به دامان آسمان نرسد 0 7 غزال 🌱 1403/9/7 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 105 باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم وز جان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم من نیستم چون دیگران بازیچه ی بازیگران اول به دام آرم ترا و آنگه گرفتارت شوم 0 20 فاطمه مهمان دوست 1403/5/21 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 96 کاش بودندی به گیتی ،استوار و دیرپای دوستان در دوستی چون دشمنان در دشمنی 0 3 دیبا 1403/11/4 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 138 به غیر از دل که چون جان داردش دوست ندیدم کس پرستد ، دشمنش را 0 6 دیبا 1403/9/3 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 44 اشک سحر زداید،از لوح دل سیاهی خرّم کند چمن را،باران صبحگاهی 0 1 دیبا 1403/9/2 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 37 ترک خودپرستی کن،عاشقی و مستی کن تا ز دام غم خود را،چون «رهی» رها بینی 0 3 دیبا 1403/9/4 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 58 زندگی بر دوش ما،بار گرانی بیش نیست عمر جاویدان،عذاب جاودانی بیش نیست 0 3 دیبا 1403/11/4 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 149 آن که در آغوش گرم دوست شب آرد به روز سوختن در آتش حسرت نمی داند که چیست 0 1 دیبا 1403/9/20 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 90 هر دلی از سوز ما،آگاه نیست غیر را در خلوت ما،راه نیست دیگران،دل بستهٔ جان و سرند مردم عاشق،گروهی دیگرند شرح این معنی،ز من باید شنید راز عشق از کوهکن باید شنید حال بلبل،از دل پروانه پرس قصه دیوانه،از دیوانه پرس 0 1 دیبا 1403/9/22 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 121 احوال دل،آن زلف دو تا داند و من راز دل غنچه را،صبا داند و من بی من،تو چگونه ای؟ندانم،اما من بی تو در آتشم،خدا داند و من 0 5 دیبا 1403/9/4 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 59 تار و پود هستیم بر باد رفت،اما نرفت عاشقی ها از دلم،دیوانگی ها از سرم 0 2 دیبا 1403/9/4 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 58 من اسیرم در کف مهر و وفای خویشتن ورنه او سنگین دلِ نامهربانی بیش نیست 0 2 دیبا 1403/9/2 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 41 به چشمت خیره گشتم که از دلت آگه شوم اما چه رازی می توان خواند از نگاهِ سردِ خاموشی 0 3 دیبا 1403/9/1 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 30 موی سپید را فلکم رایگان نداد این رشته را به نقد جوانی خریده ام 0 4 دیبا 1403/9/5 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 64 خواهش دل هر چه کمتر شادی جان بیشتر تا دلی بی آرزو باشد، چه غم باشد مرا 0 1 دیبا 1403/9/22 دیوان کامل اشعار رهی معیری محمد حسن معیری 3.0 0 صفحۀ 120 ای بی خبر از محنت روز افزونم دانم که ندانی از جدایی چونم باز آی،که سرگشته از از فرهادم دریاب،که دیوانه تر از مجنونم 0 3