بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

مارینا تسوتایوا

                      مارینا تسوِتایوا از بزرگ‌ترین شاعران و نویسندگان روسیه‌ی قرن بیستم بود و آثارش را هم‌سنگ آثار بوریس پاسترناک، اسیپ مندلشتام و آنا آخماتووا می‌دانند. بعضی از شعرهای تسوتایوا پیش از این به فارسی ترجمه شده‌اند و یکی دو کتاب هم درباره‌ی سرگذشت پرماجرای او در کتابفروشی‌ها پیدا می‌کنید اما نثر او بین ما فارسی‌زبان‌ها کمابیش مهجور مانده است. خودِ او جایی نوشته که «شعر خوب همیشه بهتر از نثر است» اما به‌ندرت نثری به خوبی نثر او می‌یابیم. به تعبیر جوزف برودسکی، تسوتایوا شیوه‌ی تفکر شاعرانه را به متن منثور، و رخداد شعر را ‏به عرصه‌ی نثر آورده است.
تسوتایوا در متلاطم‌ترین دوره‌ی تاریخ روسیه زندگی کرد، شاهد انقلاب ۱۹۱۷ و قحطیِ مسکو بود، داراییِ ‏خانواده‌اش‌ مصادره شد، شوهرش به ارتش سفید پیوست تا با ارتش سرخِ بلشویک‌ها بجنگد، دختر کوچکش از سوء‌تغذیه مرد و  خودش هم ناچار شد به اروپا مهاجرت کند. در اروپا هم گرفتار فقر و غربت بود و دلتنگی برای روسیه راحتش نمی‌گذاشت. در ‏سال ۱۹۳۹ به روسیه بازگشت اما شوهرش را دستگیر و اعدام کردند و دختر بزرگش را به اردوگاه کار اجباری فرستادند. با این حال، تسوتایوا در تمام این سال‌ها، با ‏وجود همه‌ی مشقت‌های زندگی و در فضای جامعه‌ای سیاست‌زده، همچنان می‌نوشت و می‌سرود. ‏شاید آنچه جستارهای این نویسنده را متمایز می‌کند همین یقین و باورش به ناگزیریِ هنر و پناه بردنش به کلمات باشد. ‏