بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

همۀ پست‌های سهیل خرسند

سهیل خرسند

1402/11/05

خواندن 1 دقیقه
پرسش و پاسخ با استاد بزرگ

پرفسور روبن گایو در دوران حضور استادبزرگ، عالیجناب یوسا در دانشگاه پرینستون در یک جلسه‌ی پرسش و پاسخ از او می‌پرسد: آیا کتابی از شما در کشوری مورد سانسور واقع شده است؟ چرا حکومت‌های دیکتاتوری از ادبیات می‌ترسند و حکومت‌های دموکراتیک این‌طور نیستند؟ بنده با تاکید بر اینکه مترجم نیستم، پاسخ استاد را از روی ترجمه‌ی انگلیسی کتاب «گفتگو در پرینستون» که توسط خانم آنا کوشنر انجام شده، به فارسی برگردان کردن با ذکر این مهم که برای روان‌ کردن متن دست به تغییر جمله‌بندی‌های استادبزرگ نبردم چون خودم را لایق دست بردن به صحبت‌هایش نمی‌دانم.

کتاب‌های مرتبط 1

سهیل خرسند

1402/10/11

خواندن 1 دقیقه
سالی که گذشت در یک نگاه

نگاهی اجمالی به زندگی من در سال ۲۰۲۳ در دنیای کتاب‌ها

سهیل خرسند

1402/09/13

خواندن 1 دقیقه
من و آواز پیامبر

مادام که شبی را در زندان نگذرانید، نمی‌توانید شب‌هایش را تصور کنید. -بیگانه-آلبر کامو در روزهای گذشته، از اینکه نخستین فارسی زبانی هستم که برای برنده‌ی جایزه‌ی ادبی بوکر در سال ۲۰۲۳ نقد فارسی می‌نویسم خوشحال و مفتخر بودم. اکنون اعتراف می‌کنم نوشتن به فارسی برای من دشوارتر از انگلیسی است. روز گذشته برایش به انگلیسی ریویوی مفصلی نوشته بودم، پس منشأ این دشواری قطعا عدم اطلاع نیست، بلکه به کلمات فارسی بر می‌گردد. کلماتی که انتخاب و جادوی ترکیب آن‌ها برای من دردآور است، هم برای من و هم برای آنان که درک می‌کنند.

سهیل خرسند

1402/02/01

خواندن 1 دقیقه
چرا؟

سال‌ها پس از آن شب شوم و تمام‌ نشدنی که یلدا باید در مقابلش سجده می‌کرد و رگبار باران و صدای آذرخش‌‌، دل هر انسانی را به خوف می‌انداخت و اشک‌ چشم‌هایم رودی را به راه انداخته بود که تمام کوچه‌های بالامحله را غرق کرده و پس از عبور از روی جاده‌ی کمربندی، پایین محله را در نوردیده و ساکنین مرده‌ی قبرستان را سیراب کرده بود، در شبی مهتابی زیر درخت گردو زانویم را روی گردنش گذاشته بودم و از او فقط یک سوال داشتم: چرا؟

سهیل خرسند

1402/01/15

خواندن 1 دقیقه
مستر خیمنز یا مستر وایت مسئله این است!

به خانه بازگشتم که دیدم باز هم جلوی درب ورودی نشسته! خانم امی مشغول مرتب کردن گاراژ بود. کاری نداشتم و گفتم به بهانه‌ی کمک، کمی با او صحبت کنم تا وقتم بگذرد. درحال پوشیدن لباس راحتی، در مخم به دنبال موضوع گفتگو می‌گشتم که دوباره چشمم به او افتاد. درست همان‌طور که جلوی او ایستادم و با کلید درب را وا کردم، و از روی سرش رد شدم تا وارد خانه شوم، بدون حتی یک میلیمتر حرکت و در کمال آرامش و خونسردی همان‌طور لم داده بود! از خانم امی پرسیدم: شما می‌دونید مستر خیمنز کیه و از کجا میاد این‌جا؟! پرسید: کی؟ مسترخیمنز دیگه کیه؟

سهیل خرسند

1402/01/14

خواندن 1 دقیقه
فرانی و زویی و سهیل

در زندگی لحظاتی هست که هرچه بیشتر به مرگ فکر می‌کنید، که حسش می‌کنید، که صدایش را می‌شنوید، که بویش را استشمام می‌کنید... مثل عاشقی که در تنهایی به محبوبش فکر می‌کند... مثل وقت‌هایی که در شلوغی خیابان بین همهمه‌ی جمعیت، صدایی نمی‌شنوید و احساس می‌کنید کر شده‌اید، اما صدایی گنگ به اعماق گوش‌تان می‌رسد که نمی‌دانید از کیست یا از کجاست... مثل وقت‌هایی که با محبوب خود قهر کرده‌اید و پشت به او خوابیده‌اید، دل‌تان نمی‌خواهد به او نگاه کنید اما با بوی تنش آرام می‌شوید. حالا بیش از هر زمان دیگری این فکرها به سرم می‌زند.

کتاب‌های مرتبط 1

سهیل خرسند

1402/01/10

خواندن 1 دقیقه
سهیل خرسند

1401/12/11

خواندن 1 دقیقه
سهیل خرسند

1401/12/10

خواندن 1 دقیقه
سهیل خرسند

1401/11/09

خواندن 1 دقیقه
معرفی، بررسی و هر آنچه در بوف کور گذشت

بوف کور، نگاه صفر و یک، مرغ همسایه‌ای که همیشه غاز است و هر آنچه که مدتی‌ست آزارم می‌داد را در این پست نوشته‌ام، امیدوارم تلنگری باشد اول از همه برای خودم و سپس دیگر کتاب‌خوارها...

کتاب‌های مرتبط 1