جزئیات پست
78
(0/1000)
نظرات
من هم اعتیادم به فجازی و اخبار را با حذف اینستا و تلگرام از گوشی آغاز کردم واقعاً اعصاب نمی موند برام چراکه اعتیاد به اخبار اعصاب خورد کن پیدا کرده بودم الان در ایتا میچرخم و میگویم به به همه جا چقدر خوب است 🙃
2
3
سلام ممنون از پست عالیتون من که همه چی رو ۲ ماه یه بار می بوسم می زارم کنار ۲ هفته بعدش دوباره می گیرم دستم
2
1
موجود عجیبی است *بشر*. اگر دنیاش به کلی نابود بشه باز از زیر آوار و خاکستر بیرون میاد و زندگی میکنه...ما چاره ای نداریم جز این که به زندگی ادامه بدیم...این ذاتمونه...هر چه قدر اوضاع و احوالمون خراب باشه... اما نا امید نیستم ...یه روز دنیا زیر و رو میشه ..دیر یا زود..میشه..
1
3
به همین امید به اون ظهور زنده ایم وگرنه اصلا قابل تحمل نیست. رفعت استاد و نویسنده فلسطینی امروز کشته شد. تو یه برنامه آنلاین میگفت چی کار کنیم؟ خودکشی؟ خودمون رو بندازیم تو دریا؟ برای همیشه بریم؟ این دقیقا همون چیزیه که اسراییل میخواد و ما اینجا میمونیم.
3
چقدر احساسات همه نا را خوب توصیف کردید. الان دو ماه بیشتر است که از هیچ غذا و نوشیدنی لذت نمی برم. بجه هایم را که در آغوش میکشم و می بویم یک زهر گزنده هم زمان ذهنم را می آزارد که مادران فلسطین چه کنند؟
1
4
برای اینکه کلا علاقهمندم. و در این مورد خاص که هیچکاری از دستم برنمیاد شاید بتونم تو موج آگاهیرسانی یه قطره باشم.
2
من هم بعد از تغییرات زیاد بخوان دورهای فاصله گرفتن ازش رو داشتم، ولی برعکس شما اتفاقا توی اون روزهای شدت کشتار دسته جمعی بیگناهان، بیشتر اینجا میومدم و کمتر اینستا؛ چرا؟ چون اینجا لااقل یک سری افرادی که این فجایع براشون مهم بود و در موردش حرف میزدن و بهش واکنش نشون میدادن دیده میشد، اما اینستا چی؟؟ پر از آدمایی که دم از انسانیت میزنن ولی اینکه این همه مادر و کودک بی گناه در کشور دیگری به دور از ایران در آتش و بمب و خون غرق بشن مهم نیست براشون :))
1
5
اینجا برای من محل خوشگذرانی و خوش بودن در معنای حلال و مثبتش بود. یه ساحت خیلی عزیز و محترم بین آدمهایی که با هر عقیدهای آدم و انسان بودن. شاید ناخودآگاه میخواستم این حریم امن و پاک رو برای خودم حفظ کنم.
4
درود؛ من هم مثل خیلی از شماها یک معتاد به اینترنت و گوشی بودم و هنوز هم به تلگرام، اینستا و ایتا سر می زنم و شاید بیش از آنها، در بهخوان وقت میگذرانم. به جهت جنس و نوع مخاطبان و کاربرانش، همیشه برایم حضور در بهخوان لذت بخش و انگیزاننده بوده است. حتی وقتی مورد قضاوت برخی دوستانِ جانِ مهربان قرار میگیرم! ناراحت میشوم، اما تلاش میکنم بگذارم و بگذرم. و اما این ماجرای داغ هفتاد ساله را هنوز نتوانستهام هضم کنم! من نیز چون شمایان بسیاری از تصاویر و فیلمهای تلخ و دردناک را دیده و گریستهام و از اینکه بیش از این، از من بر نمیآید؛ غصه خوردهام و برای آنان دعا کردهام. و نمیدانم این دعای من دردی از آنان دوا میکند یا نه؟ و کاش بکند. و بیش از همه از بیتوجهی، بیتفاوتی و چه بسا آزارهای زبانی بعضیها رنجیدهام و آرزو کردهام؛ کاش از سلطۀ رسانههای فریب و دروغ، این دجالان آخرالزمان نجات یابند و چشمانشان واقعیتهای روز دنیا را ببیند و انسانی برخورد کنند و چون مردم سراسر جهان حتی قلب اروپا و آمریکا، از فلسطینیها حمایت کنند. خدا عاقبت همۀ ما را ختم به خیر فرماید. آمین!
1
5
👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻 چیزی که فرمودین توصیف یک آدم نرمال و معمولی و سالم در این زمانهاس. خواه ناخواه با شبکه های اجتماعی درگیره و به جهت همنشینی با کتاب اتقدری اطلاعات داره که به اتفاق اخیر بگه "داغ هفتادساله" و طبیعتا داغ آدم رو عزادار میکنه.
2
اگر کمی «باشیم»، بغل کردن بچه هامون تو این دو ماه فرق کرده. اینها که نوشتید از مضرات «بودن» هست و «وجود داشتن» خدا یاری کنه چالش کتابخوانی بهخوان من رو یه کم برگردوند به روال کتاب خوانیم. مفید هست
3
شاید همراه خوب برای تسکین این روزها علاوه بر مطالعه کتاب، گوش دادن به موسیقی بیکلام و نوشتن با قلم روی کاغذ باشد. آزادنویسی شخصی بدون انتشار در جایی. فقط و فقط برای خود.
1
3
درود؛ با این آخرین مورد کاملا موافقم. نوشتن و آزاد نویسی که سال ها پیش دوستی پیشنهاد کرد، بیش از هر چیز نجاتم داده و مرا در ادامهٔ زندگی توانی دوباره و چندباره بخشیده است. به لطف پروردگار با نوشتن، از پٓسِ بحران های بزرگ زندگی برآمده ام و آنها را پشت سر نهاده ام. سپاس یکتای بی همتا را. مانا باشید.
4
امیرحسین حیدری
1402/09/18
4