چالش روزی 10 صفحه به مدت 30 روز

تمام شد🥲 
می‌خوام چالشا رو ادامه بدم. حقیقتا بهترین اتفاق این چند وقت اخیرم بود. حرص و ولع و عطشم برای کتاب‌خوانی داره اقناع می‌شه. این حس‌ها رو از نوجوانی و کودکی با خودم حمل کردم تا الان. 
و این‌که: تقریبا چهل روزه که کتاب شده جزو روزمره‌ام. کتاب خوندن به این شکل رو قبلا تجربه نکرده بودم.  معمولا یک کتاب رو که دست می‌گرفتم، بی‌وقفه می‌خوندم تا تموم شه، مگر این‌که خوابم ببره وسط راه. اما اینجوری خوندن، روزی چند صفحه، بدون عجله، آرام و با طمانینه، خیلی لذت‌بخش و آرامش‌بخشه. انگار یک دوستی داری که روزی یکم بهت از داستان زندگیش می‌گه، یا یک دوست خردمند دیگه‌ای که گاها فلسفه رو برات توضیح می‌ده، یکی که شاعره، یکی که یکم دیپ و دارکه. خوش گذشت واقعا. 
همزمانی این چالش با چالش‌های عجیب و غریب و جدید دیگه هم چیزیه که یادآور می‌شم اینجا تا یادم بمونه. واقعا از عجیب‌ترین برهه‌های زندگیم بود این چند ماه اخیر. امیدوارم بعدها که این رو می‌خونم لبخند بزنم. 
ای من آینده :) امیدوارم خوب باشی :)

پ.ن: فقط اون تلاش معصومانه‌ای که چند روز اول چالش برای ثبات مطالعه داشتم :) آرامش قبل از طوفان بود.