راز شکسپیر
مارتین لینگز با تفسیر جدیدی از ده اثر آخر شکسپیر، او را با نگاهی دیگر می نگرد. در کتاب «راز شکسپیر» بحث بر سر زندگی ظاهری شکسپیر نیست، که بر سر زندگی باطنی او و اندیشه ی واقعی او است. لینگز، شکسپیر را در مقام یک عارف به معنا می نگرد، عارفی که حتی اجازه ندارد نام خدای تعالی را بر زبان بیاورد، چرا که دچار بی مهری رنسانس خواهد شد. لینگز، آثار شکسپیر را متأثر از منطق و عرفان اواخر قرون وسطا می داند، و آن را از جلوه ها و فلسفه ی رنسانس بری می بیند. به عقیده ی او شخصیت هر یک از این نمایش نامه ها تجسم مفاهیم الهی یا شیطانی هستند، و بدین گونه کتاب های شکسپیر را قدسی، و خود را رهرو یک نحله ی باطنی می داند.