پژوهشی قرآنی و فقهی در مورد نقش سیاق در علوم و تفسیر قرآن، فقه و اصول فقه و اثبات حجیت آن از دیدگاه اندیشمندان تفسیر و فقها است. از آن جایی که سیاق در تفسیر قرآن و تجزیه و تحلیل روایات فقهی و سایر متون اسلامی کارکردهای فراوانی دارد نویسنده سعی نموده است ضمن ارایه دیدگاه  های مفسران و فقیهان شیعه در این زمینه، به نمونه  هایی از دلالت سیاق بر اثبات موضوع و استخراج ادله فقهی و همچنین استنباط حکم شرعی اشاره نموده و شرایط تحقق سیاق و ادله حجیت آن را با توجه به انواع آن بررسی نماید. وی از منظری ادبی، تفسیری و فقهی عناصر تأثیرگذار در سیاق را بررسی کرده و آثار کاربردی آن در فقه را بیان نموده و نمونه  هایی از استفاده فقهایی چون شیخ مرتضی انصاری، صاحب جواهر(محمدحسن نجفی) و صاحب حدائق در فقه و مفسرانی چون علامه طباطبایی، زمخشری و فخر رازی در تفسیر را از سیاق منعکس نموده است.