شبی مردی بیمار که خوابش نمی برد صداهایی شنیده، بر سر دیوار رفت. در تاریکی مردی را دید که در پای دیوار همسایه حفره ای می کند. گفت کیستی و چه می کنی؟» جواب داد: «دهل می زنم»، مرد پرسید پس چرا صدای دهل نمی آید. گفت برو بخواب که صبح صدایش بلند می شود. مرد بیمار صبح با سرو صدای مردم بیدار شد و علت را پرسید. مردم گفتند: «تو که همسایة این خانه بودی، نفهمیدی دزد به این خانه آمده است.» گفت: «نه، فقط مردی را دیدم که گفت دارد دهل می زند». مرد دانایی گفت: «برو بخواب که خواب از هرچیز برای تو بهتر است». «دزد دهل زن» از مجموعه «داستان های زیبای مولوی» است که با نثری ساده و روان و تصاویری متناسب با آن برای گروه سنی «ب» و «ج» تدوین شده است. همچنین در کتاب شعر این داستان و مختصری از زندگی  مولانا آورده شده است.