بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

وقتی شعله ها شما را دربرمی گیرند

وقتی شعله ها شما را دربرمی گیرند

وقتی شعله ها شما را دربرمی گیرند

دیوید سداریس و 2 نفر دیگر
3.0
1 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

0

وقتی سیگار کشیدن در رستوران های نیویورک ممنوع شد،دیگر بیرون از خانه غذا نخوردم.وقتی آن را در محل کار ممنوع کردند،کارم را ترک کردم و وقتی قیمت یک پاکت سیگار به هفت دلار افزایش یافت اسباب و اثاثیه ام را جمع کردم و به فرانسه رفتم.آنجا پیدا کردن سیگار خودم سخت بود ولی اهمیتی نداشت. دست کم دوبار در سال به ایالات متحده بر می گشتم .هر کارتن معاف از مالیات فقط بیست دلار بود و من پیش از اینکه سوار هواپیما بشوم،پانزده کارتن می خریدم.سیگارهایی را هم که دوستانم برای کریسمس یا عید پاک برایم می آوردند به آن اضافه کنید. از آنجا که همیشه آمادگی امکان آتش سوزی یا دزدی را داشتم در بهترین حالت سی و چهار کارتن داشتم،که در سه جای متفاوت تلنبار شده بودند.به آنها می گفتم «سیاهه موجودی»و می گفتم«تنها چیزی که بین من و فروپاشی کامل روانی وجود دارد همین سیاهه موجودی است.»