کتاب حاضر با موضوع مذهبی، مشتمل بر چند نمایشنامه با عنوان های «بی قراری»، «خداوند یحیی را در جلیل می خواند»، «روزهایی که به یادت گذشت» و «گلبانگ سربلندی» است. در نمایشنامة «بی قراری» آمده است: «طارق»، فرزند «زهیر» و «اسماء» واقعه نویس است. او به دستور عبیدالله شمشیر به کمر بسته و به استقبال اسیران کربلا می رود. هنگامی که به او دستور می دهند، دستان اسرا را زنجیر بزند، دختری به نام «آیه» را می بیند که مدام در پی بانوی خود حضرت زینب (س) است. طارق عاشق آیه می شود و با بی قراری کاروان اسرا را دنبال می کند. طارق شاهد تمامی ماجراهای اسرا و گفت وگوی حضرت زینب (س) است. او تمامی ماجراها را می نویسد و برای یزید بن معاویه می فرستد و خود نیز در حالی که پریشان و سرگردان است، نزد امام سجاد (ع) می رود و امام بعد از فهمیدن علت پریشانی اش قلمی به او می دهد تا به واقعه نویسی ادامه دهد.