مولین خیاط و شش داستان کوتاه دیگر

مولین خیاط و شش داستان کوتاه دیگر

مولین خیاط و شش داستان کوتاه دیگر

تورگنی لیندگرن و 2 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

«مولین» خیاطی را در «یورن» آموخته بود، ولی آن چه می دوخت خوب نبود. او به حوالی «اینرلیدن» نقل مکان کرده بود و مدت ها بود که کسی لباسی سفارش نداده بود. یک روز غروب، از پارچه های اضافی پشمی، پنبه ای و متقال یک سوزن دوزی دوخت و روی آن کلمه ای عبرت آموز و امیدبخش دوخت. «آنتون لوند مارک» اهل «لاکابری» که برای سفارش دوختن پوستین از پوست سگش نزد او آمده بود، سوزن دوزی را دید و آن را به قیمت خوبی خرید. از آن به بعد مولین سوزن دوزی های مزین و آراسته به علائم و نقوش کلام انجیل، ضرب المثل های قدیمی و حکمت موروثی و سپس قصه های انجیل را می دوخت و تا آخر عمر به این کار مشغول بود. این مجموعه شامل شش داستان کوتاه دیگر با عناوین یک نامه: آب، یک نامه: عشق واقعی، الیس در لیلوبری، موعظة یکم و موعظة دوم است.