معرفی کتاب پسر احمد چراخ اثر سمیه شقایق

پسر احمد چراخ

پسر احمد چراخ

ایرج اعتمادی و 2 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

شابک
9789640450185
تعداد صفحات
20
تاریخ انتشار
1389/3/30

توضیحات

        در روزگاران قدیم، پدر و مادری با فرزندانشان در شهری دورافتاده زندگی می کردند. پدر به احمدچراخ معروف بود. فرزند آنها جوان درست کار و خوش قامتی بود و هر روز صبح با پدر برای نماز به مسجد می رفت. یک روز صبح، پدر پسر را برای رفتن به مسجد صدا زد و او با ناراحتی بیدار شد؛ به این علت که خواب عجیبی می دید و خوابش ناتمام مانده بود. شاه عباس که مثل همیشه، شب ها در لباس گدایان در کوچه های شهر پرسه می زد و اوضاع مردم را بررسی می کرد، گفت وگوی پدر و پسر را شنید و فردا پسر را به قصر احضار کرد و گفت که اگر خوابت را نگویی، در دیگ جوشان سوزانده خواهی شد. پسر خواب را تعریف نکرد و تمام بدنش به جز سر و صورت در دیگ جوشان سوزانده شد. شاه عباس به طبیبان دستور داد، او را مداوا کنند. مداوا مدتی طول کشید. پسر احمدچراخ روزی کنار تخته سنگی در قصر نشسته بود. ناگهان تخته سنگ را کنار زد و راه پله هایی را دید که جای نامعلومی می رفت. او از پله ها پایین رفت و به اتاقی که مثل قصر بهشتی باشکوه بود رسید و دختر پادشاه را دید. دختر پادشاه از او خوشش آمد و گفت که باید با او ازدواج کند، اما موانع بسیاری وجود داشت. این کتاب برای کودکان گروه سنی «ب» و «ج» به نگارش درآمده است.