مادر بزرگ مهرسا و جاروی جادویی
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
در دومین شماره از مجموعه "قصه های مهرسا"، مهرسا در یک روز زمستانی از تنهایی حوصله اش سر می رود و آرزو می کند که کاش مادربزرگش نزد آنها زندگی می کرد. مادر با شنیدن حرف مهرسا او را به دنیایی خیالی می برد و به مهرسا می گوید که تصور کند جاروی جادویی دارد آن وقت مادر بزرگ سوار بر جاروی جادویی به خانه آنها می آید و دوباره به خانه خودش باز می گردد. سپس مهرسا در عالم خیال آن چه مادر می گوید تجسم می کند و شاداب و سرحال می شود. این داستان مصور و رنگی برای گروه سنی "الف" و "ب" به چاپ رسیده است.