سرگذشت چمنزار بزرگ
در حال خواندن
0
خواندهام
3
خواهم خواند
1
توضیحات
کتاب مصور حاضر، داستانی تخیلی است که با زبانی ساده و روان برای گروه های سنی (ب) و (ج) نگاشته شده است. در این داستان چشمه ای کنار یک زمین صاف و هموار بود. چشمه، هرسال، در فصل بهار، پر از آب بود و در پایان تابستان خشک می شد. یک سال، باد تندی که از جنگ چمنزار گذشته بود و با خودش چند دانه تخم چمن آورده بود، به کنار چشمه رسید و تخم چمن ها را همان جا، کنار چشمه، جا گذاشت. هر دانه چمن در کمی خاک جا گرفت و جوانه زد. چمن ها کم کم بزرگ شدند و دورتادور چشمه را پوشاندند و باعث شدند که دیگر آب چشمه خشک نشود.