داستان یک خوک کوچولو
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
در این داستان، خوک کوچولو که اغلب اوقات با خانم مرغه به گفت و گو می نشیند و بدین طریق خودش را سرگرم می سازد، پس از شنیدن حرف های خانم مرغه درباره غذا دهنش آب می افتد .به خصوص وقتی که خانم مرغه از خوراک سبزیجات با قارچ، سخن می گوید .خوک کوچولو بر آن می شود هر طور شده به جنگل برود و مقداری قارچ تهیه کند .او به رغم توصیه های دایی خوک مبنی بر این که پیدا کردن قارچ در جنگل کار خطرناکی است روانه جنگل می شود ;سپس ماجراهایی روی می دهد که داستان براساس آن شکل می گیرد .این داستان مصور و رنگی برای گروه سنی "ب " به فارسی برگردانده شده است .