هنگامی که بینوایی فقر را از صحنه بیرون می راند
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
گسترش عمومیت یافته ی فقر، بینوایی و تهی دستی، به ویژه در جوامعی که می توانند از آن جلوگیری کنند، یک فاجعه ی اجتماعی غیرقابل پذیرش است. نگارنده در کتاب حاضر به بازشناسی مبنا و چگونگی شکل گیری فقر می پردازد و راه کارهایی ـ ممکن و واقع گرایانه را برای حل این مشکل جست وجو می کند. وی نخست تاریخچه ی فقر را بیان و سپس زندگی دو گروه سرخ پوستان کانادا و پیاده رو نشین های کلکته را بررسی می کند. در ادامه دو نمونه از مشهورترین مقوله های فقر پیش از انقلاب صنعتی یعنی فقر خودخواسته و فقر هم زیستانه را تشریح می کند. هم چنین مفهوم و آثار شکاف تاریخی پدید آمده توسط اقتصاد بازار و گرایش این اقتصاد در جهان امروز را از منظر برنامه های اجتماعی فرهنگ ها و ملت های ایجادکننده ی آن تحلیل می کند. در پایان نیز به بازشناسی مسیر تحولات کمک و مددکاری و مشکلات آن و نیز بیان ساده زیستی خودخواسته می پردازد.