قصه ی آقای جرمی ماهیگیر

قصه ی آقای جرمی ماهیگیر

قصه ی آقای جرمی ماهیگیر

بئاتریکس پاتر و 1 نفر دیگر
3.0
1 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

0

روزی آقای «جرمی» ماهیگیر تصمیم گرفت بعد از یافتن کمی کرم، به ماهیگیری برود تا برای شام ماهی کپور پخته و دوستانش را نیز دعوت کند. او به جایی رفت که فکر می کرد ماهی کپور زیادی داشته باشد. وسایل ماهیگیری را آماده کرد و نشست، اما بعد از گذشت ساعتی خسته شد و شروع به خوردن غذا کرد که ناگهان یک سوسک آبی خیلی بزرگ نوک پایش را نیشگون گرفت. بعد از آن یک موجود دیگر زیر آب او را اذیت کرد، برای همین تغییر مکان داد. اما آنجا بدترین اتفافات ممکن برای او رخ داد و یک ماهی قزل آلای بزرگ او را قورت داد. اتفاقاتی که پس از این برای آقای جرمی به وقوع می پیوندد، ادامة داستان را شکل می دهد.