ایده فرهنگ

ایده فرهنگ

ایده فرهنگ

تری ایگلتون و 1 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

واژۀ "فرهنگ" دارای معنای بسیاری در فارسی است. فرهنگ، پیش از هرچیز، آمیزه ای است از پیشوند "فر" و "ریشۀ "هنگ" که نخستین به معنای "پیش و جلو" و نظایر آن می آمده است و دومین به معنای "کشیدن"، در زبان اوستایی. فرهنگ و فرهیختن به معنای "کشش و کشیدن" و نیز "آموزش و تعلیم" نیز بوده است. از دیگر سو، وزن و معنای این کلمه با "فرهنج" نیز یکی است، که به نوبۀ خود علاوه بر معنای عمدۀ "فرهنگ" معانی دیگری را نیز داشته است. برای نمونه شاخۀ درختی که آن را می خوابانند تا در جایی هم چون نهال از آن سود برند. "گذشته از این ها گفته اند که "فرهنج" یا "فرهنگ" نام مادر کیکاووس هم بوده است و... در کتاب حاضر معانی فراوان این واژه ْ تاریخی و کنونی ْ و درون مایه های گوناگونی که با آن وابسته و هم بسته بوده اند، بیان شده است. از جمله: پرورش طبیعی، بارورسازی و آموزش، کیش و آیین، فرهیخته گی و والامنشی و... هم چنین، باید به فرهنگ هم چون تلاقی گاه مفاهیم ناهم ساز نیز اشاره کرد: آزادی و جبر، کنش گری و بردباری، داده شده و ساخته شده و... در جایی از کتاب نیز، سخن از هم ـ معنایی فرهنگ و تمدن در گذشتۀ این دو واژه است، حال آن که از قرن نوزدهم به بعد این دو واژه در مقابل یک دیگر قرار گرفته اند. در ادامۀ بحث نیز، از گونه ای فرهنگ یاد می شود که بستر فراوانی ها و گوناگونی ها است: پسامدرنیسم؛ فرهنگی که پذیرای کثرت، هم چون یک ارزش است، اما دست آخر به دام همین ارزش داشت خویش می افتد.