معرفی کتاب دلقک و مترسک (مجموعه داستان) اثر امیرحسین اسرافیلی

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
دلقک گفت:دست رو دلم نذار که دلم خونست.من برای خود آدم حسابی بودم اما از گذشته های دور این روزگار به افراد لایق و شایسته روی آنچنانی نشان نداد و همواره مرد پی دلقکی می گشتند تا غم و غصه هایشان را فراموش کنند و من نیز روزی در دشت خاوران بودم به این شعر انوری برخوردم که ای ای خواجه مکن،تا بتوانی طلب علم کاندر طلب را تب هرروزه بمانی شو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز تا داد خود از کهتر و مهتر بستانی و بعد،این لباس مسخره را بر تن کردمو خود را به این شکل مضحک در آوردم