چالار شپش می گیرد
صبح وقتی «فیرات» در حال خوردن صبحانه است، مادر کیف او را چک می کند تا چیزی را جا نگذارد که ناگهان نامه ای را می بیند و از او می پرسد: این نامه چیست؟ فیرات می گوید: این نامه را مدرسه داده است تا به شما بدهم اما من فراموش کردم. مادر در حال خواندن نامه است که پدر می پرسد: مطلب مهمی که نیست، مادر می گوید: اتفاقا خیلی مهم است در مدرسه شپش دیده شده است و... .