تاریخ فلسفه: از دکارت تا لایب نیتس

تاریخ فلسفه: از دکارت تا لایب نیتس

تاریخ فلسفه: از دکارت تا لایب نیتس

3.8
4 نفر |
2 یادداشت
جلد 4

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

5

خواهم خواند

3

شابک
9789644457999
تعداد صفحات
264
تاریخ انتشار
1393/4/8

توضیحات

        
در پایان جلد سوم این تاریخ فلسفه ،این امید را اظهار داشتم که دوره­ی از دکارت تا کانت را در جلد چهارم مورد مبحث قرار دهم. قصدم ، البته ، امید به این بود که کل این بخش از فلسفه جدید را در یک جلد بحث و تحلیل کنم. اما این امید تحقق نیافت . من خودم را مجبور دیدم که سه کتاب را به دوره مورد نظر اختصاص دهم. برای سهولت کار ،هر یک از این سه کتاب را جلد مستقلی قرار داده ام. جلد چهارم ،دکارت تا لایب نیتس درباره­ی نظامهای فلسفی عقلگرا در قاره اروپا در دوره ماقبل کانت ، بحث می­کند.

      

یادداشت‌ها

          دکارت را پدر فلسفۀ مدرن می‌دانند، چون زمین بازی را تغییر داد. فلسفۀ او سه مرحلۀ معروف دارد: شک، اثبات «من»، طرح دوگانۀ ذهن و بدن. پیشتر در سده‌های میانه شبیهِ شکی که در دکارت می‌بینیم مشاهده می‌کردیم اما دکارت در کنار نفی و شک‌اش اثباتی داشت که سبب شد او را مبدأ یک تغییر تاریخی بدانند. او ابتدا با «می‌اندیشم، پس هستم» (یک استدلال، که بعدها به آن نقد‌هایی وارد شد) «خودش» را اثبات کرد، پس از آن با تعریف کردن «بدن» دو بُعد را برای انسان مطرح ساخت. چیزی که دکارت ساخته تفاوت‌های بنیادینی با حرف‌های مدرسیِ سده‌های میانه دارد اما انگار چندان هم دقیق نیست، چرا؟ دکارت ربط بینِ این دو بُعدِ از پایه متفاوت را تبیین نکرد یا نتوانست تبیین کند. چه اتفاقی افتاد؟ بعد از او تا سال‌‎ها دو دسته نظریه پدید آمد، عده‌ای دوگانۀ دکارتی را به نفعِ ذهنِ غیرمادی تفسیر کردند، و دیگرانی آن را به نفع بدنِ مادی.
کتابِ حاضر از تاریخِ فلسفۀ کاپلستون از سده‌های میانه و رنسانس بیرون می‌آید و با دکارت آغاز می‌شود. از دکارت آغاز می‌شود، و تفسیرِ نخست از اندیشۀ دکارت، یعنی آن‌هایی که دوآلیزم دکارتی را به ذهن فرو می‌کاستند، را با معرفی مالبرانش، اسپینوزا و لایب‌نیتس باز می‌کند. البته از آنجایی که دورۀ کاپلستون بر اساس زمان دسته‌بندی شده است در این جلد پاسکال را نیز بررسی کرده است. البته در این کتاب تنها به این بُعد از اندیشۀ دکارت و فیلسوفانِ متأثر از او پرداخته نمی‌شود، بلکه علاوه‌بر زندگی و زمانۀ آن‌ها تلاش شده است مختصری از اندیشه‌هایشان خلاصه شود. برای نمونه در تبین اندیشه‌های اسپینوزا به مسائل زیر اشاره می‌کند: او تنها یک جوهر، جوهر نامتناهیِ الاهی، را باور دارد؛ مقصود او از تناهی و عدمِ تناهی بررسی می‌شود. حال، اگر او تنها یک جوهر، با خصوصیتی مشخص، را باور دارد نفس و بدن را قبول ندارد، اما دو گونه لحاظ کردنِ این جوهر را می‌پذیرد. رأسِ دیگر اندیشۀ اسپینوزا «طردِ علتِ غائی» است، چیزی که او با این مبحث در پیِ آنست «وحدت وجود»ی است که در سر دارد. همچنین به معرفت نزدِ او پرداخته و انواع ادراکات بحث شده است. نمی‌شود از اسپینوزا حرف زد و از «اخلاق» سخنی نگفت. علاوه‌بر مبحثِ گستردۀ اخلاق، او از مفاهیم و مسائلی مانند حق، آزادی، حاکمیت، جامعۀ سیاسی و ... قلم رانده است.
علاوه‌بر زندگی و اندیشۀ فیلسوفان، کتاب مقدمۀ مفیدی دارد که به حال و هوای این دورۀ تاریخی اشاره می‌کند. مثلاً در این دوره است که نوشتن به زبان بومی رواج پیدا کرد و زبان لاتین در حال از دست دادنِ سیطره‌اش است. فیلسوفان این دوره، به‌خلاف سده‌های میانه، با دانشگاه نسبتی ندارند. این تصور نیز اشتباه است که در دروۀ جدید فلسفه حاصل عقل محض است و در دورۀ میانه در خدمت کلام. حتی در دروۀ میانه مطالعاتِ تجربی و اهمیت به آن‌ها نیز مشاهده می‌شود. با این حال تفاوتِ دورۀ جدید با میانه را دکارت چنین بیان می‌کند: حکمت مدرسی به حقایقی از پیش شناخته شده چاره می‌جوید. علاوه‌براین، مقدمۀ کتاب خلاصه‌ای از تقسیم‌بندی اندیشه‌ها در دورۀ جدید ارائه می‌کند.
        

5