بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

رهایم کن

رهایم کن

رهایم کن

2.5
1 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

0

یسنا و خانواده اش که به تازگی به محله ای جدید در تهران نقل مکان کرده اند، باب دوستی را با همسایه ی خود که اهل محل برخلاف نظر آن ها، حرف های خوبی درباره شان نمی زنند، باز می کنند. یسنا که اتاقی دلباز با تراسی بزرگ را برای خود انتخاب کرده است، در یک شب آرام و دوست داشتنی پسری با چشمان آبی و براق را در تراس همسایه شان می بیند و در یک نگاه دل به او می بندد، این درحالی است که او و خانواده اش تا به حال چیزی درباره ی وجود یک پسر در این خانواده نشنیده اند.در پی کنجکاوی های یسنا درباره این پسر زیبا با سرنوشتی مبهم، چیزهایی دستگیرش می شود که حسابی فکرش را مشغول می کند؛ سال ها قبل او به جرم گناه ناکرده توسط پدر خانواده طرد شده و به دلایل نامشخص در مقابل همه سکوت کرده است! علت تن دادن او به این کابوس چیست؟