دختری که رهایش کردی
در حال خواندن
21
خواندهام
443
خواهم خواند
90
توضیحات
دختری که رهایش کردی، رمان جذاب و پر کشش دیگری است از جوجو مویز (متولد 4 اوت 1969 در لندن) روزنامه نگار و نویسنده ی مشهور انگلیسی و صاحب رمان های پرفروشی همچون من پیش از تو(چاپ سال 2012) و پس از تو (چاپ سال 2015) که متن اصلی آن در سال 2013 منتشر شده است. مویز در این رمان با بهره گیری از روایت موازی، دو داستان را با فاصله ای قریب به صد سال از هم نقل می کند. قهرمان بخش نخست سوفی است در فرانسه ی تحت اشغال آلمان در 1916 که فرماندهی آلمان سودای تصاحب پرتره او را در سر دارد؛ پرتره ای که بر دیوار هتل کوچک خانوادگی او نصب شده است. داستان دوم 90 سال بعد در آلمان رخ می دهدو قهرمان آن زنی است با نام لیو که اینک تابلو به دست او افتاده است. چون دیگر آثار مویز، این رمان نیز با روایتی جذاب و پر کشش، خواننده را با خود همراه می کند. داستان با روایت جاذبه ی گریزناپذیر هنر حتی در روزهای التهاب آمیز و پراضطراب جنگ آغاز می شود:_پس از آن متوجه شدم فرمانده باز هم به نقاشی من نگاه می کند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت... در آن بار کم نور و تاریک، رنگ های نقاشی و اعتماد به نفس دختر در آن نقاشی، بسیار می درخشیدند... فرمانده همچنان به تابلو خیره شده بود؛ (این خیلی شبیه شماست.) از این که فرمانده متوجه این شباهت شده بود،شوکه شده بودم طوری که لون متوجه حیرت من شد. (بله، خب، اون مال خیلی وقت پیشه)؛ (سبکش یه کم شبیه... ماتیسه) از این که در مورد نظرم با او حرف زده بودم، بسیار متعجب بودم. بشقاب ها را روی هم گذاشتم و لیوان ها را جمع کردم؛ اما او حرکت نکرد. حس کردم همان طور که به تابلو نگاه می کند به من هم نگاه می کند. (خیلی وقته که در مورد هنر با کسی حرف نزده م). گویی با نقاشی سخن می گفت. بالاخره دستانش را پشتش گذاشت و مرا ترک کرد( فردا می بینمتون). وقتی می رفت، نتوانستم نگاهش کنم...)