در حال کندن پوست پیاز
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
1
خواهم خواند
1
توضیحات
سال دو هزار و شش، وقتی گونتر گراس، نویسنده ی معروف آلمان و خالق رمان مبهوت کننده ی «طبل حلبی،» و برنده ی جایزه ی ادبی نوبل، به گذشته اش نگریست، عنوان اتوبیوگرافی اش را گذاشت: «در حال کندن پوست پیاز.» کتابی که بر خلاف چیزی که در اولین نگاه فکر می کردی، جنجال برانگیز شد – مخصوصا بعد از ترجمه به انگلیسی. گونتر گراس در این کتاب اعتراف کرده که با تمام وجود، در کودکی و نوجوانی عضو «سازمان جوانان جزب نازی» بوده و بعد ها، در اواخر جنگ و در حدود شانزده ساله گی، به عنوان سرباز «اس اس» به جنگ رفته است: «... که اگر همه عهد خود را بشکنند، ما عهد خود را نخواهیم شکست ...» سوگندی که در سرمای زمستان خورده شد. گونتر گراس، مسافری خسته است که برگشته تا به گذشته اش بنگرد: بعد از عبور از جاده یی طولانی و گذر از پیچ هایی عجیب، پرتگاه ها و تنگ نا ها. از کودکی اش شروع می کند و در یازده فصل، تا جایی پیش می رود، که اولین رمان، و مهم ترین اثرش، «طبل حلبی» را دارد منتشر می کند. و بعد ... بعد دیگر مهم نیست. هر چیزی که اتفاق افتاده مال همان سال هایی است که گراس کورکورانه طرفدار نازی ها شد. اسیر آمریکایی ها، چند سالی در اردوگاه ماند. آزاد شد و کارگر معدن. بعد خانواده اش را پیدا کرد. سنگ تراش شد. به آکادمی رفت و مجسمه سازی آموخت. نقاش شد. شاعر شد. و رمان نویس ... سفر گراس از جهالت و آشفته گی تا رسیدن به آرامش و شهرت. او کم کم یاد می گیرد تا چه گونه زنده گی کند. چه گونه کار کند. و در فرم های هنری می گردد تا به واقعیت نهفته ی درونی اش برسد: نوشتن. اول از شعر شروع می کند. وقتی شعر هایش موفق می شوند (یکی از شعر هایش در سیصد و پنجاه هزار نسخه منتشر می شود) کار نوشتن را (به جای مجسمه یا نقاشی) دنبال می کند. و آخر سر به رمان می رسد: فرم هنری ای که او را به بلند بالاترین مرتبه ها، نوبل ادبیات و ترجمه ی آثار به تقریبا تمام زبان های زنده و مهم دنیا می رساند. گونتر گراس حرف ها برای گفتن دارد و زنده گی نامه اش، ادای احترامی است به گذشته، به راه دشواری که طی شد؛ به پیازی که پوست گشت