حوادث رمان "سه دختر مادام لیانگ" بر خلاف رمان خاک خوب بعد از انقلاب مائوئیستی واقع می شود. خانم لیانگ در روزگار حکومت "سون یات سن" و پیش از آن از امکانات بسیار مطلوبی برخوردار بود و به سبب آن که مهمان خانه اش محل سکونت و استقرار خارجیان و بالاخص آمریکاییان بود در آمد سرشاری داشت؛ پس از به قدرت رسیدن کمونیست ها و خروج خارجیان و توقف ارتباطات جهانگردی و تجاری با مغرب زمین، خانم لیانگ دچار مشکلات مالی عدیده ای شد و تصمیم گرفت سه دختر خود را روانه ایالت متحده کند. دختران که هر یک به نوعی از نبوغی برخوردارند در ایالت متحده رشد می کنند و زمینه های تازه ای برای بالندگی می یابند؛ اما دولت کمونیستی در نظر دارد از همه نیروهای پرتوان خود برای مقابله با مشکلات اقتصادی و گرفتاری های ناشی از کمبود متخصص بهره گیرد و سرانجام دو دختر مادام لیانگ را به کشور باز می گرداند. بازگشت دختران و همسرانشان فارغ از مشکلاتی نیست که روشنفکران شرقی پرورده شده در غرب با آن مواجه اند. سرانجام خانم لیانگ به دست نیروهای افراطی انقلابی به بهانه آن که نماینده بورژوازی و نمادی از سرمایه داری وابسته است به قتل می رسد.