بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

سرکار علیه: چند روایت مادر - دختری درباره هویت زن

سرکار علیه: چند روایت مادر - دختری درباره هویت زن

سرکار علیه: چند روایت مادر - دختری درباره هویت زن

زهره عیسی خانی و 2 نفر دیگر
3.3
53 نفر |
23 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

135

خواهم خواند

33

کتاب سرکار علیه: چند روایت مادر - دختری درباره هویت زن، نویسنده زهره عیسی خانی.

لیست‌های مرتبط به سرکار علیه: چند روایت مادر - دختری درباره هویت زن

یادداشت‌های مرتبط به سرکار علیه: چند روایت مادر - دختری درباره هویت زن

            مدت زیادی بود که اسمش رو شنیده بودم و تمایل داشتم بخونم اما بعد از چند تا نظر منفی یه مقدار نسبت بهش سرد شدم تا اینکه دیدم طاقچه بینهایت هم اضافه کرده خلاصه که شروع کردم به خوندن
من عادت ندارم برای کتاب ها نقد طولانی بنویسم در واقع حوصلم نمیکشه اما این یکی فرق داشت...
کتاب از زبان یک مادر و یک دختر هست که یکی در میان هر کدوم یه خاطره میگن خاطره ها هم خیلی به هم مربوط نیست اولین خاطره که از زبان مادر شروع شد حس همذات پنداری زیادی کردم تمام حس و حالش رو درک کردم شرایطش رو با عمق وجودم فهمیدم به مرور در طی کتاب با دختر همزاد پنداری بیشتری کردم در کل کتاب حس خوبی داشت. هر چند به نظرم پایانش جای کار داشت در واقع نمیدونم در نهایت چه نتیجه‌گیری خاصی می خواست بکنه اصلا این موضوعی هست که بشه ازش نتیجه‌گیری خاص کرد یا نه؟
و اگر نتیجه گیری خاصی داره به همین راحتی ممکنه یا نه...؟
و نکته آخر هم اینکه به نظر من این کتاب مخاطب خاص داره و برای همه جذاب و مناسب نیست
          
                خب،مطمئنا اینکه کتابی رو باز کنی و بعد از چند صفحه جلو رفتن بفهمی داره یکی از معضلات بزرگ ذهنت رو مطرح می کنه اتفاق جذابیه نه؟همون مسئله همیشگی:مرز بین خانواده داری و فعالیت اجتماعی برای زنان کجاست؟
علی رغم ذوق ابتدای کار،از نتیجه چندان راضی نبودم.مسئله خیلی دقیق و تئوری وار طرح شده بود،و برای من مخاطب این توقع ایجاد شده بود که پاسخم رو هم به شکل یه تئوری دریافت کنم.نه اینکه در روایت آخر،یک خانمی به شکل قهرمان پیدا بشه و گفته بشه که ایناهاش،این همه حرف زدیم و طرح مسئله کردیم،انتهاش شد این خانم که با توجه به مبانی و سوالات ما یه نمونه موفق زن فعال در جامعه است و همه اهداف ما رو محقق کرده!خب اگر ما دنبال این بودیم که بفهمیم به چه انسانی باید تبدیل بشیم آیا بیکار بودیم که بشینیم صد و خرده ای صفحه کتاب بخونیم؟آیا پیدا کردن یک نمونه موفق زن در جامعه کار خیلی سختیه؟غیر از اینه که الگوی موفق رو با یه سرچ ساده میشه پیدا کرد؟مخاطب این کتاب دنبال اینکه بفهمه چی باید بشه نیست،دنبال اینه که بفهمه چطور باید به اون تبدیل شد!
نکته دیگه این بود که طی نتیجه گیری،حتی یدونه از مسائل ریز و درشتی که در روایات دیگه مطرح شده بود لحاظ نشد.یعنی گفته شد که خب،گره ذهنی من باز شد،من دیگه مسئله حل نشده ای ندارم،اما اینکه توضیح بیشتری داده نشد باعث شد که اون مسائل هنوز در ذهن مخاطب مجهول باقی بمونه.یعنی که ما فهمیدیم اوکی،این مشکل الان حل شد،خب چگونه؟بر چه اساس؟اصلا چرا باید پاسخش این باشه؟مثل اینکه معلم دو خط سوال ریاضی بنویسه،بعد جلو جوابش یک کلام بنویسه ۵،هیچیم راجع به اینکه چطور جوابش رو به دست آورد نده.این باعث میشه مخاطب حس کنه همه مدت درحال وقت تلف کردن بوده و هیچ فرقی با زمانی که کتاب رو نخونده بود نکرده.
در هر صورت ایده داستان خوب و نوع پرداختش جالب بود،اما افسوس که یه نتیجه گیری پر باگ می‌تونه اثر همه اونا رو خنثی کنه....
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

مظفری

1401/08/22

            بسم‌الله الرحمن الرحیم

اسمش برایم جذاب بود... بعد از مدتی، وقتی نویسنده‌اش آشنا درامد، تصمیم گرفتم بخوانمش، اما گستره توزیع خوبی نداشت و به‌خاطر قیمت کمش، حاضر نبودم بیش از قیمت کتاب، هزینه پستش را بدهم.

رسید به سالی که به‌علت کتاب‌های نخوانده، خریدن هر کتاب جدید را حرام اعلام کردم! دیگر کتاب نخریدم حتی در نمایشگاه کتاب. آن هم برای منی که همیشه تمام عیدی‌ها و پس‌اندازهایم را در نمایشگاه کتاب خرج می‌کردم.

بعد از این تنبیه دردناک که فقط یکسال دوام آورد و بعد هم تفکرات جدیدم در باب کتاب‌خریدن، نهایتاً تصمیم گرفتم کتاب‌هایی که مرجع نیستند را به نیت هدیه به شخص خاص بخرم، بخوانم و هدیه دهم.

سفر قم، دعوت‌شدن به خانه دوست عزیزی به ساعتی شب‌نشینی، فکرِ دست‌خالی نرفتن و رسیدن به فروشگاه کتاب مسجد جمکران مرا به خریدنش ترغیب کرد. یک تیر و دو نشان بود. هم کتاب را می‌خواندم و هم هدیه می‌دادم.

انتخاب اولم این کتاب بود و دومی سفرنامه‌ اربعین نویسنده‌ای دیگر تا به دوست عزیزم هدیه کنم.

فرداشب تا دم خانه دوستم، کتاب سفرنامه تمام شد و این یکی به نیمه رسید.

بین هدیه دادن و نگه‌داشتن، هدیه‌اش دادم و حسرتش ماند تا دیروز در طاقچه بی‌نهایت، دیدم و خواندمش.
*
نویسندگان کتاب دو بانوی فعال، اجتماعی، دوست‌داشتنی‌ از دو نسل هستند. شاید با توجه به سنم، باید با ریحانه بیشتر موافق باشم، اما نوشته‌های مادرانه دقیقاً همان چیزهایی بود که در ۳۷ سالگی به آن رسیده‌ام، هر چند اندازه ایشان، فعالیت ندارم.

خانم زهره عیسی خانی و ریحانه کشتکاران، مادر و دختری هستند که به دور از تعصبات و البته معتقد به چارچوب دین، دغدغه‌ها، مشکلات، افکار ودانسته‌هایشان را با ما به اشتراک گذاشته‌اند و آخرش حتی نتیجه‌گیری کاملی نکرده‌اند. این کتاب برای فکر کردن است به اینکه قرار است کجای دنیا باشیم؟
          
فرشته

1403/01/30

            همونجور که از اسم کتاب پیداس روایت و تفکرات زنانی درمورد هویت زنه. کتاب نتیجه گیریی از حرف‌های راویان نداشته و قضاوت رو سپرده دست خواننده. برخی راویان ازدواج رو برای زنان مهم میدونند و برخی هم ازدواج و پرداختن به وظایف همسری مادری رو عامل عقب ماندگی زن دونستند. 
در دو روایت از «خانه داری» به عنوان علت رکود فکری و شخصیتی زنان خانه‌دار یاد شده و راویان به هیچ عنوان دلیل قانع کننده‌ای برای این عقیدشون نداشتند و کاملا مشخص بود برای تقدیس «شغل برای بقا»  چنین تفکراتی داشتند برای مثال در روایت اول راوی دوستی داره به اسم مهشید که به خاطر بچه‌هاش شغل و تحصیل رو کنار گذاشته و کلی هم از بابت این موضوع سر شوهرش منت میذاره و دهن شوهر بیچاره رو سرویس کرده از بس خرج رو دستش گذاشته و فقط به فکر خرید طلا و چیزای کرون قیمته مهشید اصلا به تربیت بچه فکر نمیکنه و همینکه براشون لباس خارجی اصل میخره رو کافی میدونه. این رفتار رو بسیار میبینم در زنان و ممکنه شماهم دیده باشید این یه مشکل درونیه ولی راوی این خصلت زشت رو به خانه‌داری ربط داده! و من اینجوری بودم که WTF؟! (عذرمیخوام) آخه یعنی چه؟! ربطی به خانه‌دار بودن نداره مثلا مهشید نمیتونه به جای خرید صدتا النگو توی خونه یه هنری یادبگیره؟ حرص و طمع یه بیماری درونیه و ربطی به محیط نداره.
روایت بعدی که کلا شاهکاره! اسمش هم هست «فریبای منزوی»
راوی دوستی داره به اسم فریبا که یک زن خانه‌داره که تصمیم داره مثلا مستقل بشه و معلمی رو انتخاب میکنه. فریبا خانم در مدارس بالاشهری و مرفه نشین کار میکنه و معتقده که باید همیشه لباسای اعیانی و گرون‌قیمت بپوشه تا خانوادهٔ دانش آموزاش« آدم» حسابش کنند! یه روز فریبا به راوی میگه که میخواد یه سفر کوتاه به کیش داشته باشه و از راوی درخواست میکنه در این مدت اون به جای فریبا سر کلاس حاضر بشه. فریبا دوروزه برمیگرده و حدس بزنید دلیل سفرش چی بوده؟! در سفر قبلیش به کیش یه گلدون بلورین زیبا میخره که شوهرش خوب بسته بندیش نمیکنه و تو فرودگاه میشکنه و فریبا تا دو‌هفته با شوهرش قهر بوده و تنها دلیل سفر دوباره‌اش خرید همون گلدون بود! به عنوان یه دختر باید اعتراف کنم اکثر زنان به دلیل سطحی بودن دغدغه‌های سطحی هم دارند ولی این مشکل درونیه و با تغییر محیط هیچ تغییری توش به وجود نمیاد اما راوی به نتیجه رسیده که فریبا چون خونه‌دار بوده مزویه و دغدغه‌هاش در حد خانه‌دار بودنه! این یه توهین به زنان خانه داره واقعا باید نظر دادن برای بعضیا پولی بشه! زنی که غیبت میکنه و خونه‌داره اگه شاغل بشه تو محل کاررغیبت میکنه خصال درونی رو محیط نمیتونه تغییر بده خیلییی که تاثیر داشته باشه باعث میشه آدما توی محیط کار نقش آدم حرفه‌ای و خوب رو بازی کنند و گندکاری‌هاشون رو جای دیگه رو کنند. خلاصه که سر این نتیجه‌گیری‌های سطحی و احمقانهٔ زنان این کتاب کلی حرص خوردم. ولی سودی که خوندن این نظرات داره اینه که نقدشون میکنی و دیگاهت ارتقاء پیدا میکنه. میدونم ممکنه خیلیا مخالفت کنند با این نظراتم ولی اهل کتمان حقایق نیستم تا از نظر بقیه آدم خوبی به نظر بیام. امیدوارم خدا کمکمون کنه تا با امیال و زشتی‌های نفسانیمون مقابله کنیم.

⁉️ ارزش خوندن داره؟! نه. سخن کوتاه باید وسلام
          
            موضوع و قالب روایت جذاب به نظر میرسه
اما از حیث محتوا واقعا ضعیفه
بیشتر به یک درد و دل می مونه تا بررسی جدی
بدون اینکه اطلاعات زیادی به خواننده بده، صرفا بر اساس بیان یه سری مثال سعی می کنه مسئله رو شرح بده بعد با استناد به یک مثال دیگه نتیجه گیری میکنه و انگار بحث بدون هیچ پاسخ واضح و مشخصی رها میشه
فکر می کنم هرکسی که ذره ای به این موضوع اهمیت داده باشه این حد از اطلاعات رو ولو با دقت در محیط پیرامونش کسب کرده باشه
نمی دونم شاید واسه یه عده جذاب باشه ولی مسئله ی «نقش پذیری زن» جوری نیست که بشه به صرف بررسی مصداق ها بهش پاسخ صحیح داد،چون شرایط برای هرکسی متفاوته و به نظر میرسه به جای از اینکه دنبال یک الگوی تطبیقی باشیم بهتره شاخص ها رو استخراج کنیم و طبق اونها مدل مناسب زندگی خودمون رو به دست بیاریم
در کل مطالعه این کتاب چیزی به دانسته ها و حتی زاویه دید جدیدی هم بهم نداد
کتاب شاید مناسب نوجوان هاست که چراغ این مسئله تو ذهنشون روشن بشه و بهش توجه کنند