زمانی که "اراگون"، سنگ آبی صیقل خورده ای را در جنگل می یابد، تصور می کند که دیگر دوران بدبختی اش پایان یافته و می تواند با فروش آن، آذوقه ی زمستانی برای خانواده اش فراهم کند. اما از درون سنگ، بچه اژدهایی بیرون می آید و در آن هنگام، اراگون متوجه می شود که تصادفا بازمانده ی یک امپراتوری کهن را یافته است. زندگی ساده اش یک شبه از هم می پاشد و به اجبار وارد دنیای مخوف تقدیر، جادو و قدرت می شود. اراگون و اژدهای نوپایش تنها با شمشیری کهن و راهنمایی قصه گویی پیر، باید از سرزمین های خطرناک و شیاطین تاریک فرمانروایی که شرارت هایش حد و مرز نمی شناسد. بگذرند و ردای افسانه ای اژدها سواران را به چنگ آورند. سرنوشت امپراتوری در دستان اراگون است. این کتاب، قسمت اول از سه گانه ی وراثت است که شخصیت اصلی آن یعنی اراگون، هم چون هری  پاتر در شرایطی قرار می گیرد که درمی یابد توانایی های خاصی دارد و هم زمان با تقویت توانایی هایش ماجراهایی را رقم می زند.