آسمان چهارم: رمانی درباره غدیر خم
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
10
خواهم خواند
2
توضیحات
این کتاب، داستان بلندی است درباره غدیر و اتفاق بزرگ آن. در آسمان چهارم خیال و واقعیت به هم پیوند می خورند و داستانی از گونه ای دیگر درباره ی غدیر آفریده می شود. خلاصه ای از رمان: «الیاس» با اسب سرخش، که اسبی معمولی نبود، به دستور پیامبر (ص) برای مسلمان کردن مردم قبیلة ربیع، که عمویش حارث رئیس قبیله بود، به راه می افتد. خواهرزاده اش، تیهان یازده ساله، نیمه های شب به او می پیوندد.بعد از تحمل مشقاتی به قبیلة ربیع می رسند، ولی حارث و مردم آنجا، آنها را نمی پذیرند، به ناچار به غاری پناه می برند. الیاس در نیمه های شب مورد اصابت تیر دو راهزن قرار می گیرد و به تیهان و فیروز، که پسربچه ای مهربان و برده بود و مخفیانه برای آنها غذا آورده بود، می گوید که سوار اسب سرخ شوند و به سوی مکه بگریزند. آن دو سوار بر اسب می شوند و راهزنان به تعقیب آنها می پردازند تا اینکه به برکه ای می رسند و اسب ناگهان به زبان آمده و می گوید که دو تار مو از یال من بکنید و در آب بیندازید. فیروز و تیهان، این کار را انجام می دهند و در مقابل چشمان بهت زدة آنان، دو تار مو تبدیل به دو مار قوی هیکل می شوند که راهزنان با دیدن آنها پا به فرار می گذارند. تیهان از هوش می رود و وقتی به هوش می آید می بیند که اسب با فیروز در حال صحبت کردن است. اسب می گوید که من از آسمان چهارم آمده ام و فرشته هستم که یک لحظه در عبادت خداوند سستی کردم و به اینجا فرستاده شدم و تنها زمانی می توانم به آسمان برگردم که فرشته ای زمینی را با خود به آسمان ببرم. تلاش وی برای یافتن فرشته ای زمینی ادامة داستان را شکل می دهد...
لیستهای مرتبط به آسمان چهارم: رمانی درباره غدیر خم
یادداشتها