درخت سوال نمی کند، می افتد: مجموعه شعر
خرید این کتاب از کتابفروشیها
حرف زدن را مثل پیغمبری خسته در دهان ماهی می اندازم مثل آخرین ته مانده ی سیگار پرت میکنم و قسم میخورم به همه چیز که ترک میکنم قسم میخورم بدون من آب از آب تکان نخورد که جهان به اندازه ی خمیازه ای دهان باز نکند و نخواهد که برگردم،بگویم بدون من همه چیز به اندازه ی کافی هست و جهان بر آب های آبی نامسکون آرام میگیرد