شمارگان دوم از این مجموعه به شرح مهم ترین واقعه ی زندگی نگارنده یعنی شهادت او علیه همکاران کمونیستی او در کمیته ی فعالیت های ضد آمریکایی به رهبری سناتور "مک کارتی" اختصاص داده شده است. گفتنی است این واقعه، ناراحتی عجیبی برای او به بار می آورد، به گونه ای که تمامی آن مصیبت ها را در فیلم "دربارانداز" می گنجاند. این فیلم که برنده ی چند جایزه ی اسکار است در واقع، شرح وضعیتی است که در آن آدمی بین وجدان جمعی و شخصی در دو راهی قرار می گیرد و این امر بازتاب دهنده ی روحیه  "الیاکازان" در آن موقعیت است. چگونگی ساخت فیلم های "شرق بهشت"، "سیمایی در جمع" و "شکوه علفزار" و چگونگی به صحنه بردن چند نمایش و شرح ساخت فیلم "آمریکا، آمریکا" مطالب بعدی خاطرات "الیاکازان" است. گفتنی است وی سرانجام به رمان نویسی روی می آورد که یکی از آن ها را به نام "سازش" به روی صحنه برد، اما موفقیت تجاری به دست نمی آورد. بخش های انتهایی کتاب که لحنی غم بار دارد، شرح مرگ مادر، سپس مرگ، همسر دومش، نیز مرگ دوستانی نظیر "هارولد کلدمن"، "جان اشتاین بک" و "نیکلاس ری" است.