استخری که دیگر نبود
کتاب حاضر داستانی جنایی است که نویسنده در آن حرف هایش را از زبان شخصیت های داستانی می زند و انتقادات خود را از سیاست سرمایه سالاری، نژادپرستی و سوءاستفاده از قدرت و بوروکراسی بیان می کند بی آنکه از مک کارتیسم پنهان جامعه هراس داشته باشد.