دسته گلی برای الجرنون
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
18
خواهم خواند
2
توضیحات
«چارلی» در مدرسه شبانه مشغول به تحصیل بود. او به واسطه خانم «کینیان»، معلم محبوبش، برای معالجه و عمل جراحی به بیمارستانی معرفی شد. پس از عمل، تغییرات در چارلی به کندی پیش می رفت و این موجب ناامیدی او شده بود... . چارلی در مسابقه های گوناگون به موشی به نام «الجرنون»، مرتب می باخت و این باعث حسادت او به الجرنون شده بود، تا اینکه مدتی بعد، به علت تأثیر عمل جراحی، توانست الجرنون را ببرد. کم کم تغییر رفتار چارلی که ناشی از تأثیرات جراحی بود، موجب نگرانی و ترس اطرافیانش شد. خانم کینیان مرتب به بیمارستان سر می زد تا علاوه بر تدریس به چارلی، به او کمک کند تا املایش بهتر شود. پس از مدتی چارلی به کارخانه بازگشت تا دوباره مشغول به کار شود. او از یک سو نباید از عمل خود صحبتی می کرد و از سوی دیگر هم به برخوردهای دیگران با خود حساس شده بود و دیگر نمی خواست مانند گذشته تحقیر شود. چارلی روشی را در کارخانه پیدا کرده بود که با جابه جایی ماشین آلات، مبلغ بسیاری در هزینه ها صرفه جویی می کرد. به همین دلیل هم آقای «دونِگان» به او پاداش داد. چارلی هم از دوستانش دعوت کرد تا با هم جشنی برپا کنند، اما آن ها برایش عذر آوردند و چارلی تصمیم گرفت از خانم کینیان دعوت کند تا با هم شام بخورند... .