کتاب حاضر، داستانی از نویسندة معروف است که در سال 2003 برندة جایزة نوبل شده است. داستان مشتمل بر دو بخش با عنوان های «فیلسوف ها و حیوانات»، «شاعران و حیوانات» است. نویسنده داستان را با ورود «کاستلو» به «والتهام» آغاز می کند. «جان برنارد» پسرش او را در فرودگاه ملاقات می کند. البته داستان تا حد زیادی از دیدگاه «جان» روایت می شود بااینکه منظر نویسنده سوم شخص است. «جان» استادیار فیزیک و ستاره شناسی در دانشگاه است. اما تا زمانی که مادر او برای سخنرانی به دانشگاه دعوت نشده بود، کسی از نسبت خانوادگی آن ها اطلاع نداشت. همسر «جان»، «نورما» نیز دکتری فلسفه دارد، اما هنوز نتوانسته جایی را برای تدریس پیدا کند. او از همان ابتدا به ندرت در کنار مادر همسرش قرار می گیرد.