در این کتاب، بیست و هشت قصه از قصه های عامیانه عرب برای کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده است .در مقدمه کتاب آمده است" :ادبیات کلاسیک عرب قصه های  قشنگ زیادی به گنجینه دانش بشر عرضه داشته است .قصه هایی که در زیر نور  آتش یا مهتاب گفته می شد یا امروزه در زیر نور لامپ های برقی در قهوه خانه ها،  از قاهره گرفته تا خارطوم، از آندلس تا نیل، گفته می شود، نشان از ذهن خلاق  نسل های بسیاری دارد ."عناوین برخی از این قصه ها بدین قرار است" :چرا خروس  هرگز به بهشت برنگشت"، "تارج خرما و مرد بخشنده"، "دختر بازرگان و انگشتر  طلا"، "شاگرد خیاط خیالباف"، "شاهزاده خانم و موش"، "روح سرگردان و مرد خسیس " و "مرد طناب باز و شیخ ثروتمند ."در قصه "حیله خلیفه "آمده است که یک شب  خلیفه و وزیرش "جعفر "به خیابان های شهر می روند .آنها مرد فقیری را که شبیه  خلیفه است کنار خیابان در خواب می بینند .به دستور خلیفه او را به کاخ  می آورند و پس از آن خلیفه چند روزی به میدان نبرد می رود، خلیفه دروغین  نیز از موقعیت خویش شادمان است ;اما با بازگشت خلیفه واقعی، خلیفه دروغین  به خیابان باز گردانده می شود .