کنسرت (آهنگ زندگی)

کنسرت (آهنگ زندگی)

کنسرت (آهنگ زندگی)

شهره قائم مقامی و 1 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

در این داستان، زنی نقاش به نام «رعنا» به مرور خاطرات گذشته می پردازد. خاطرة علاقمندی اش به پسری به نام «تورج» که در کنسرت با او آشنا شده بود، ولی به دلیل مخالفت های پدرش به جای ازدواج با او، با فردی به نام «اردلان» ازدواج کرده و به فرانسه رفته بود. او پس از گذشت چند سال به صورت اتفاقی مجددا با «تورج» در پاریس ملاقات می کند و این ملاقات زمینة جدایی او و اردلان را فراهم می آورد. این ماجرا موجب افسردگی «رعنا» می شود و مرحم این افسردگی «تورج» است که سعی در آرام کردن او دارد. ماجراهایی که پس از این به وقوع می پیوندد، داستان را شکل می دهد.