نزدیک تر از ماه شب چهارده! (داستان کوتاه)
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
در "نزدیک تر از ماه شب چهارده" پیرمردی در یک اتاق مشغول خوردن سیب است. افرادی به آن جا وارد می شوند و روی صندلی ها می نشینند و میزبان به آن ها سیب تعارف می کند. آن ها مشغول گفت وگو می شوند و خیلی زود احساس می کنند که گویی سال هاست هم دیگر را می شناسند. پس از مدتی سکوت عجیبی اتاق را فرا می گیرد تا این که صدایی به گوش می رسد و میزبان به سوی در می رود. کسی کنار چارچوب در به حالت غش افتاده است. همگی نزد او می روند و در یک لحظه گویی از آن فضا کنده شده و به محیط تاریکی قدم می گذارند. آن ها به دنبال نور هستند که ناگهان صدای مهیبی شنیده می شود. در این زمان پیرمرد یک بطری می یابد و چند قطره از محتویات داخل بطری را روی فرد غشی می ریزد و صدای شکستن به گوش می رسد. آن ها به یک باره به خود آمده و مشاهده می کنند دری نیست و گویی دنیاست؛ دنیایی که از هرچیز به آن ها نزدیک تر است. این مجموعه شامل دوازده داستان کوتاه تحت این عناوین است: پرنده ی مزاحم با نیایش در باغ؛ آشوب های باشکوه 90 ساله؛ لاخ بند!؛ پیرمرد و باغ؛ جایی که هستم؛ روزهای بزرگ هفته؛ نان؛ ویرانه و باد؛ سحابی های دور... سحابی های نزدیک؛ و تا آفتاب دم ظهر.