معرفی کتاب مسافر کوچولو 2 اثر شورش یوسفی
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
در شماره ی حاضر از این داستان، "ژرژ" کوچولو پس از بازگشت به ستاره ی خویش، با گل سرخ، گفت و گو می کند. او در پاسخ گل سرخ که می گوید: زمین را چگونه گذراندی؟ می گوید: "همیشه تنها، زیرا هرگز نمی یافتم آن گل سرخ شادی را که صدای از هم دریدن گوشت پاکیم از زیر خار ـ دندان های ـ لذتش به گوشم نرسیده باشد! همیشه گوش به در، زیرا می ترسیدم مبادا شادی، دزدکی از پلوتو ـ سیاره ی سرد زندگیم بگذرد و نمی توانم! همیشه پر از راز، زیرا هرگز نمی یافتم آن شاه کلید پرشوری را که توان گشودن قفل همیشه خاموش قلبم را داشته باشد! همیشه بی امید، زیرا هرگز نمی خواستم بیابم، بلکه دوست داشتم بسازم خورشیدی در تاریکی".