بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

ندبه [نمایشنامه]

ندبه [نمایشنامه]

ندبه [نمایشنامه]

4.1
10 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

15

خواهم خواند

7

لیست‌های مرتبط به ندبه [نمایشنامه]

ندبه [نمایشنامه]تصویر دوریان گریداستان فلسفه

کتابهای مطالعه شده در سال ۱۴۰۱

63 کتاب

خب به رسم هر سال ، پایان سال لیستی از کتاب هایی که در این سال خوندم رو میذارم تا اگر کسی خواست بتونه استفاده کنه... سال قبل هم اینکار رو کردم و خیلی مورد استقبال قرار گرفت... امسال بیشتر به بازخوانی آثاری گذشت که در گذشته و دوران نوجوونی خونده بودم و چیزی ازشون به یاد نداشتم و یا احتیاج بود که دوباره بخونم و با دید امروز بهشون نگاه کنم...فکر می‌کنم در سال جدید هم همین رویه رو ادامه بدم... این هم لیست آثار مطالعه شده توسط من در سال ۱۴۰۱ ۱- کمدی الهی - برزخ - دانته ۲- ابرها - آریستوفان- نمایشنامه ۳- کمدی الهی - بهشت - دانته ۴- فرزندان هراکلس- اوریپید - نمایشنامه ۵- رویا - الکساندر دوما - رمان ۶- پاییز سرد - ایوان بونین - داستان کوتاه ۷- پرستار - ایوان بونین - داستان کوتاه ۸- شوالیه دارمانتال- الکساندر دوما - رمان ۹- نفوس مرده - بولگاکوف- نمایشنامه ۱۰ - قفقاز - ایوان بونین - داستان کوتاه ۱۱- دختر نائب السلطنه- الکساندر دوما - رمان ۱۲- سه خواهر - آنتون چخوف - نمایشنامه ۱۳- رودین - تورگنیف - رمان - بازخوانی ۱۴- ایوانف - چخوف - نمایشنامه - بازخوانی ۱۵- جادوگر - توماس میدلتون - نمایشنامه - بازخوانی ۱۶- تراژدیهای کوچک - پوشکین - نمایشنامه - بازخوانی ۱۷ - دایی وانیا - چخوف - نمایشنامه - بازخوانی ۱۸ - دادگاه ویژه - واینوویچ - نمایشنامه- بازخوانی ۱۹ - کالیگولا - آلبرکامو - نمایشنامه ۲۰ - باغ آلبالو - چخوف - نمایشنامه - بازخوانی ۲۱ - شاه اوبو - آلفرد ژاری- نمایشنامه - بازخوانی ۲۲ - یک ماه در دهکده - تورگنیف - نمایشنامه - بازخوانی ۲۳ - روسیه - ایوان بونین - داستان کوتاه ۲۴ - دربند - ایوان بونین - داستان کوتاه ۲۵ - ازدواج اجباری - مولیر - نمایشنامه ۲۶ - دوئل - چخوف - داستان کوتاه ۲۷- هفته مقدس - چخوف - داستان کوتاه ۲۸ - دانشجو - چخوف - داستان کوتاه ۲۹ - خواننده اپرا - چخوف - داستان کوتاه ۳۰ - ضربه - چخوف - داستان کوتاه ۳۱ - ویلون روتشیلد - چخوف - د. کوتاه ۳۲ - پلیس - مروژک - نمایشنامه ۳۳ - محاکمه ژان دارک در روان - برشت - نمایشنامه ۳۴ - پی یر و ژان - گی دو موپاسان- رمان ۳۵ - فیلوکتتس- سوفوکل- نمایشنامه ۳۶ - زنان تراخیس- سوفوکل- نمایشنامه ۳۷ - الکترا - سوفوکل - نمایشنامه ۳۸ - آژاکس - سوفوکل - نمایشنامه ۳۹ - گابریل لامبر- الکساندر دوما - رمان ۴۰ - آداب کتاب خواری - احسان رضایی ۴۱ - بازرس - گوگول - نمایشنامه ۴۲ - ته خیار و ۲۸ داستان کوتاه دیگر - هوشنگ مرادی کرمانی ۴۳ - کوری عصاکش کوری دیگر - هوفمان- نمایشنامه ۴۴- هیپولیت- اوریپید - نمایشنامه ۴۵ - هلن - اوریپید - نمایشنامه ۴۶- آلسست - اوریپید - نمایشنامه ۴۷ - ایون - اوریپید - نمایشنامه ۴۸ - یک زندگی - گی دوموپاسان - رمان ۴۹ - انتقام دیونوسوس - سوفوکل پیامبر - محمدرضایی راد - تئوری ۵۰ - آلیورتویست- چارلز دیکنز- رمان ۵۱- نگهبان مقبره- کافکا - د. کوتاه ۵۲ - جستاری در تراژدی یونان - کیوان میر محمدی ۵۳- زورو - جانستن مک کالی - رمان ۵۴- کاهنه های باکوس یا باکخانت ها - اوریپید - نمایشنامه ۵۵- زندگی در لندن - چارلز دیکنز - دست نوشته ۵۶ - چمدان - بزرگ علوی - مجموعه داستان کوتاه ۵۷- مهاجران - مروژک - مجموعه ۴ نمایشنامه کوتاه ۵۸ - سفرهای گالیور - جاناتان سوئیفت- رمان ۵۹ - وحشی - چخوف - نمایشنامه ۶۰ - جزیره گنج - استیونسن- رمان ۶۱ - آشنایی با داستایفسکی - پل استرن - بیوگرافی ۶۲- معمای عنکبوت نقره ای - رابرت آرتور ۶۳- مسافرخانه سرخ - بالزاک - د. کوتاه ۶۴- ادبیات و سنت های کلاسیک روم و یونان - ۲ جلدی - گیلبرت ۶۵ - مجموعه داستان های کوتاه پوشکین ۶۶- حکایت بانوی آزرده - جاناتان سوئیفت - مجموعه داستان کوتاه ۶۷- مانفرد - لرد بایرون - منظومه ۶۸ - الهه انتقام - آگاتا کریستی - رمان ۶۹ - دکتر جکیل و مستر هاید - استیونسن- رمان ۷۰ - دیزی میلر - هنری جیمز - رمان ۷۱ - بوطیقای ارسطو - بازخوانی ۷۲ - جعبه مقوایی - مجموعه داستان های شرلوک هلمز - آرتور کانن دویل ۷۳ - استاد سن پترزبورگ - کوتسی- رمان ۷۴- زائر افسون شده - لسکوف - رمان - بازخوانی ۷۵ - طاعون سرخ - جک لندن - رمان ۷۶ -تربیت اصولی - کورت ونه گات - داستان کوتاه ۷۷- چیستی هنر - هنفلینگ- تئوری ۷۸- نمایشنامه های یونان - آیرا مارک میلن - تئوری ۷۹ - گوژپشت نتردام - ویکتور هوگو - رمان - بازخوانی ۸۰ -کورها - موریس مترلینگ- نمایشنامه ۸۱ - گفتگو با نجف دریابندری ۸۲ - قهوه خانه - کارلو گولدونی - نمایشنامه - بازخوانی ۸۳ - دلاوران زابل ، رستم و اسفندیار - بهرام داهیم - رمان - بازخوانی ۸۴ - باغ وحش شیشه ای - تنسی ویلیامز - نمایشنامه - بازخوانی ۸۵ - تئاتر- میرزا ملکم خان ناظم الدوله - نمایشنامه ۸۶ - زندگینامه تحلیلی فردوسی - شهبازی- بیوگرافی ۸۷ - خونبهای اسفندیار - فواد فاروقی - رمان - بازخوانی ۸۸ - شطرنج باز - اشتفن زوایگ - د. کوتاه ۸۹ - مزرعه ی حیوانات- جورج اورل - رمان ۹۰ - دو خویشاوند شریف - شکسپیر - نمایشنامه - بازخوانی ۹۱- شاهنامه ی ابومنصوری - محمد دهقانی ۹۲ - امپراتور جونز - اونیل - نمایشنامه - بازخوانی ۹۳ - دریای عشق - الکساندر دوما- رمان ۹۴ - دون کارلوس -شیلر- نمایشنامه - بازخوانی ۹۵ - سیاوش - عباس قاسمی - رمان - بازخوانی ۹۶ - ملکه آن - میشل زواگو - رمان - بازخوانی ۹۷ - ابلوموف - مارسل کوولیه- نمایشنامه - بازخوانی ۹۸ - رازی در میان نیست - پیتر بروک - تئوری ۹۹ - حماسه های ایرانی از اوستا تا شاهنامه - مهرداد بهار ۱۰۰- بیابان - چخوف - داستان کوتاه ۱۰۱- هراس - پیر کورنی- نمایشنامه - بازخوانی ۱۰۲- پانته آ - فواد فاروقی - رمان ۱۰۳- مرد کوچک - گالزوورثی- ۴ نمایشنامه - بازخوانی ۱۰۴- تائیس- منوچهر مطیعی - مجموعه د. کوتاه ۱۰۵- در برابر استبداد - تیموتی اسنایدر

پست‌های مرتبط به ندبه [نمایشنامه]

یادداشت‌های مرتبط به ندبه [نمایشنامه]

            من رو به شدت یاد پرده‌خانه می‌انداخت. 
فوق العاده بود اما از اونجا که به اندازه‌ی پرده‌خانه ازش لذت نبردم، ناچارم یک ستاره کم کنم.
نمی‌دونم چرا لذت کمتری بردم. شاید شرایط روحیم موقع خواندنش متفاوت بود، شاید هم شخصیت‌ها به اندازه‌ی اون نمایشنامه پخته نبودند.
در کل، ندبه یکی از کارهاییه که واقعا دوست دارم اجرای صحنه‌ش رو ببینم. 
این نمایشنامه داستان زنانیه که در روزگار مشروطه در یک روسپی‌خانه (به قول خودشون طربخانه) زندگی می‌کنند. مثل آثار دیگه‌ی بیضایی، اینجا هم با زنانی پویا رو به روییم که در بند کلیشه‌های جنسیتی نیستند. قسمت‌های مربوط به مردان و گفت‌وگوهایی که درباره‌ی اوضاع جامعه داشتند هم خیلی خوب بود و باعث می‌شد نمایشنامه، خود‌بسنده باشه با این همه به نظرم اگر پیش از خواندش، نگاهی به تاریخ مشروطه داشته باشید بیشتر لذت می‌برید.
مهم‌ترین نقطه‌ی قوت ندبه، بزنگاه‌های به‌جا، فراز و فرودهای درست، غافل‌گیری‌های به موقع و پایان بندی بی‌کلیشه بود.
          
                ندبه
 #نمایشنامه#بهرام_بیضایی

باجلان: من میدانم ایرانی جماعت نباید زیر بیدق اجنبی برود، و این بی وطن ها رفته اند.

فتانه: خب باجلان، چرا باید دوست عملی کند که یکتاقباکَسی پناه به دشمن ببرد؟

باجلان: از من سوال نپرس. من فقط میدانم سلطان پدر است و ملت فرزند. و خدا نگفته فرزند به پدرش بی احترامی کند.

فتانه: خوبست باجلان، آفرین. ولی خدا گفته پدر فرزندش را بچاپد و جلوی توپ بفرستد؟

ندبه داستان روسپی خانه ایست مهجور در عصر مشروطه در گیر و دار جنگ شاه و مشروطه چیان و به توپ بسته شدن مجلس. اهل خانه لا به لای حرفهای مشتریان، که از هر قماش در بینشان هست، چیزهایی در باب مشروطه و استبداد میشنوند. در فرازهای پایانی داستان وقتی روشنفکر و بازاری و دواچی و معمم هر یک به بهانه ای پشت مشروطه را در برابر قوای قزاق خالی میکنند دخترکان ساکن خانه -خسته از ظلم و تزویر-  زیورآلاتشان را برای دفاع از مجلس نثار مینمایند و هنگامی که اهل شهر پرچم روس و انگلیس و عثمانی به سر در خانه میزنند تا در امان باشند، زنان فاحشه خانه پرچم ایران بر پشت بام می افرازند. دست آخر زینب، دختر قهرمان داستان با تپانچه به قلب عمله ی ظلم و استبداد میزند. اگرچه هنگامی که مجاهدان مشروطه خواه سر میرسند آنها هم از غارت فاحشه خانه دریغ نمی کنند.

شاگرد دارالفنون:اتفاقات را شنیدم که بی پدرها ریخته اند سرتان. همین روزها مجاهدان می آیند نجات در دست آنهاست.

زینب: من آنها را دیدم.

شاگرد دارالفنون : مجاهدان؟ خوب است. حالا فهمیدی مشروطه چیست؟

زینب: [بغضش می ترکد] حالا فهمیدم.

شاگرد دارالفنون: هاه چه شده؟ که اینطور. شاید چند مستبد بوده اند که لباس مجاهدان را پوشیده اند.

زینب: [صورتش را پاک میکند] درست است. چند مستبد که لباس مجاهدان را پوشیده اند.

نوشته شده در اینستاگرام بنده
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

            معمولا آثار بهرام بیضایی از لحاظ فرمی ، ویژگی های خاص خودشون رو دارن 
اول اینکه معمولا نقش زنان پر رنگ تره و اکثرا نقش های اصلی نمایشنامه بر عهده اون هاست...
دوم اینکه از ساختارهای عادی و کلاسیک نمایشنامه ها مثل ساختارهای چند پرده ای به دورن و بیشتر شبیه تراژدی های یونان هستند.
و سوم اینکه هر اثری تقریبا شبیه یکی از فرم های نمایشی ایرانیه ولی نه با اون کلیشه ها و همین هم اجراش رو برای بقیه کارگردان ها سخت میکنه.
این اثر به واقع وام گرفته از تعزیه و شبیه خوانی یه منتها اصلا به اون سمت حرکت نمیکنه.
داستان در دوره مشروطه میگذره و داستان چند زن رو که در یک طربخانه زندگی میکنن رو روایت میکنه و با محوریت شخصیت زینب به داستان سر و شکل میده.
مجلس به توپ بسته شده و مشروطه تقریبا کارش تمومه و حالا افراد در این طربخانه یا متحصن و یا پنهان میشن.
گفتگوها و دیالوگ نویسی ها به شدت خوبه ولی تعداد زیاد کاراکترها و شخصیت ها و پراکندگی روایت ، کمی در حین خوندن مخاطب رو دچار مشکل میکنه. 
برای همین احساس میکنم این اثر رو باید روی صحنه و با کارگردانی خود استاد بیضایی دید.
در کل توصیه میکنم آثار بیضایی و مخصوصا این اثر رو حتما بخونید و لذت ببرید.