بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

گفت‌وگوهای توسعه؛ روایت مقصود فراستخواه از مسأله توسعه در ایران

گفت‌وگوهای توسعه؛ روایت مقصود فراستخواه از مسأله توسعه در ایران

گفت‌وگوهای توسعه؛ روایت مقصود فراستخواه از مسأله توسعه در ایران

مانی کلانی و 2 نفر دیگر
4.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

0

در پژوهش دامنه‌دار «گفت‌و‌گوهای توسعه» کوشش بر این است تا بین صاحب‌نظران ایرانی که در حوزة توسعه بطور منظم اندیشیده و قلم‌زده‌اند، گفت‌و‌گوهایی درانداخته شود و در این مسیر، با تدوین روایت هر یک از آن‌ها از مسألة توسعه در ایران، هم به شکل‌گیری گفتمان توسعه در ایران یاری شود و هم با مدون‌نمودن و مفصل‌بندی نقادانة آثارشان، بسط و ترویج اندیشه‌ورزی مسأله‌محور و ارائة راهکار در حوزة توسعة ملی ممکن شود. بر این اساس دومین جلد حاصل از این پژوهش: «روایت مقصود» شامل بر کلیتی از دیدگاه‌های مقصود فراستخواه دربارة مسألة توسعه در ایران است. توسعه برای فراستخواه اتفاقی از جنس کاشتن بذر تا روئیدن و بالیدن گیاه است که چنین فرآیندی از رشدونمو امریست زمانبر. در ضمن از نگاه مقصود، توسعه شوقی است که نه‌تنها نطفة آن در جان جامعه شکل می‌گیرد، بلکه بالندگی و تکامل آن نیز – در بطن جامعه – آهسته و پیوسته رخ می‌دهد. در ضمن طی مسیر توسعه‌یافتگی در فرآیندی تدریجی، زمانی ممکن می‌شود که همکاری جمعی مردم و در مسیری از یادگیری اجتماعی، در عمل محقق شود که اگر ایرانیان به یکدیگر یاد ندهند و از همدیگر نیآموزند، نتیجة کار همانا سنتی ماندن ذهن و زمانة ایران و ایرانی است به‌خصوص که تحول در ذهن و زبان ایرانیان – در همکاری، گفت‌و‌گو و آموزش – عقیم می‌ماند و عقب میفتد؛ عقب میفتد از تمامی نو شدن‌ها، زرق‌و‌برق‌های روزمره و ظواهر مادی که این بی‌تناسبی زندگی درونی و بیرونی ایرانیان است که بیرون زندگی‌شان با توسعه‌ای دولتی و نفتی آباد شده ولی درون این توسعه در فقدان همکاری و آموزش، از معنا تهی شده. پس توسعه در ایران از نگاه فراستخواه طرحی ناتمام است و البته گام آخر برای تمام‌کردن این طرح ناتمام، همانا شام آخر حاکمان با توسعة آمرانه است. از طرف جامعه نیز تمام‌شدن این طرح مشروط است به گشایشی سیاسی که با دو بال حزب مشارکت‌پذیر و دانشگاه مستقل، سرانجام توسعه‌یافتگی ایران محقق خواهد شد.

پست‌های مرتبط به گفت‌وگوهای توسعه؛ روایت مقصود فراستخواه از مسأله توسعه در ایران

یادداشت‌های مرتبط به گفت‌وگوهای توسعه؛ روایت مقصود فراستخواه از مسأله توسعه در ایران

            فراستخواه را باید بیشتر بشناسم.


این مجلد بر خلاف جلد اول که به بررسی ایده‌های سریع القلم اختصاص داشت، عالی نگاشته شده بود و در ارائه‌ی تصویری منسجم از روایتِ توسعه مقصود فراستخواه موفق بود.
افسوس می‌خورم که تا بحال جدی به سراغ فراستخواه نرفته بودم و مواجهه‌ی خودم با او را منحصر در یکسری سخنرانی و مصاحبه کرده بودم. البته زبانِ خلاقانه و گاها ثقیلِ فراستخواه یکی از دلایل مهم این دوری بود.
به احتمال قوی از کتاب معروف «ما ایرانیان» شروع خواهم کرد و در ادامه کتاب تاریخ دانشگاهِ او را خواهم خواند. از کتاب «کشنگران مرزی» تعریف  و تمجید زیاد شنیده‌ام، اما سعی می‌کنم بیشتر فراستخواه را بشناسم و با آگاهی بیشتر با این اثر مهم او مواجه شوم.

این کتاب جزو معدود کتاب‌های نظری‌ای می‌باشد که با خیال راحت به دیگران پیشنهاد مطالعه‌ی آن را می‌دهم. البته متن کمی چگال است، زیرا فراستخواه بسیار ایده‌مند است و در بسط نظرگاه‌های خود بسیار گفته و نوشته است و نویسندگان این کتاب، سعی کرده اند با چگالی بالا ایده‌های اساسی فراستخواه را شرح دهند. واقعا پیشنهاد می‌شود مطالعه‌ی این کتاب. مخصوصا به کسانی که به قول محمد فاضلی، «دغدغه‌ ایران» دارند.
البته شاید این عدم آشنایی کافی من باعث شده است بدین میزان این خلاصه را مفید فایده و دقیق بدانم، شاید در ادامه و با آشنایی مستقیم با فراستخواه منتقدانه‌تر به این اثر نگاه کنم. یک ستاره را برای این کم کرده‌ام؛ در آینده یا روایت نویسندگان را دقیق می‌یابم و نمره را کامل می‌کنم، یا آن را ضعیف می‌یابم و کاهش نمره می‌دهم.


متن زیر را پس مطالعه‌‌ی کتاب تا صفحه 125 نوشته ام:
«مانی کلانی به عنوان یکی از دو نویسنده‌ی این کتاب، بسیار عالی فراستخواه را تصویر کرده است. چرا این بشر را تا بحال اینجوری نمی‌شناختم؟ این روایت از ایده‌های فراستخواه مرا مجذوب دقت و بداعت ایده‌هایش کرد.

مانی کلانی به عنوان کسی که مطالعات فرهنگی و انسان شناسی خوانده است  بسیار خوب فراستخواه(هم صنف خود) را درک کرده است، و بسیار کژ سریع القلم(عالم علوم سیاسی) را فهمیده بود. سریع القلم را می‌شناختم و می‌توانستم نوشته را نقد کنم، ولی فراستخواه را زیاد نمی‌شناسم، شاید به همین دلیل است که روایت توسعه‌ی فراستخواه را بهتر یافته‌ام. »