فصل رسیدن

فصل رسیدن

فصل رسیدن

0.0 1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

0

روایتی از شهید هادی طارمی

یادداشت‌های مرتبط به فصل رسیدن

                اولین کتاب سال ۱۴۰۲، روایت زندگی آخرین شهیدی بود که در پنجشنبه آخر سال بر سر مزارش رفتم.
شهید هادی طارمی، محافظ حاج قاسم و همراهش در آخرین سفر
همراهان حاج قاسم مثل خود او، حضوری تمام و مبهم در حافظه ما دارند. آن قدر که هستند اما ناپیدایند؛ حسشان می‌کنیم اما ادراکی از چگونگی بودنشان نداریم.
کتاب فصل رسیدن با یک مقدمه شروع میشود؛ مقدمه ای زبان رسمی و معیار یک پیش آغاز را دارد اما در عین حال وارد داستان شده است و از مسیر همراهی دشوار اما شیرین وصال توام با هجران می‌گوید.
فصل دوم در زمان عقب می‌رود و از با محوریت مادر شهید طارمی، مه‌پاره از ازدواج‌شان شروع می‌کند تا به دنیا آمدن جواد؛ اولین فرزند خانواده و در سیری سریع و گزارش‌وار از مهاجرت خانواده به تهران و اجاره نشینی و به دنیا آمدن فرزندان عبور می‌کند تا به سرعت به دوران انقلاب برسد. 
از اینجا روایت بر چرخش به دور جواد متمرکز می‌شود و از اخلاق و عادات او می‌گوید تا راهی شدنش به جبهه و بعد مفقودالاثر شدنش در جزایر مجنون. 
روایت تا سال ۷۳ و بازگشت پیکر جواد در میان شیطنت‌های هادی و اضافه شدن تعداد فرزندان ادامه می‌آید و بعد از اشاراتی گذارا به داستان آشنایی هادی  و مریم و مشکلاتی که در مسیر این ازدواج بوده است. 
پس از آن داستان در چرخه ماموریت‌های طولانی مدت هادی و حضورهای کوتاه اما پربار او در خانه می‌رسد.
ورود به حلقه محافظان ‌حاج قاسم، به دنیا آمدن محیا، سفرها، عوض کردن خانه‌ها، حکایت های گاه و بیگاه دیدارهای خانوادگی و البته شرح روابط با مادر، به دنیا آمدن حانیه و باز هم ماموریت های بی خبر در زمان و مکان تا پایان روایت تکرار می‌شود. 
لحن گزارش گونه خاطرات در قسمت های پایانی تغییر می‌کند و به روایت داستانی نزدیک می‌شود. 
پرس و جوی حاج قاسم از خانواده محافظانش، شرح دیدارهای در سفرهای کربلا و حال و هوای روزهای آخر هادی با جزئیات پیشتری به تصویر کشیده شده اند تا شرح شهادت و تشییع که تصاویری آشنا در ذهن خواننده دارد.
فصل رسیدن شرحی بود بر زندگی هادی طارمی که قلب هر ایرانی به خاص بودنش آگاه بود، هر چند در این کتاب نشانه ای بر این خاص بودن به چشم نمی خورد.
امتناع هادی طارمی از هر گونه صحبت پیرامون فضای کاری اش سبب شده بود که کمترین اطلاعاتی از زندگی شغلی اش از همان ابتدای دوران آموزشی در سپاه تا طی مراحل مختلف و ماموریت‌هایش وجود نداشته باشد.
فصل رسیدن پیش از هر چیز بر روایت مادر و همسر تکیه کرده بود برای همین ردی از شکل روابط شهید با دوستان و همکاران و سایر اعضای خانواده پرتعدادش به چشم نمی‌خورد.
با این حال فصل رسیدن حسی گرم به خواننده خود می‌دهد و آرزوی رسیدن فصل رسیدن را در او بیدار میکند؛ هر چند که این حس مطبوع از میان پرده هایی باشد که تنها اندکی از زندگی شهید هادی طارمی را پیش چشم مخاطب باز می‌کند و چیزی از سلوک شهیدانه او نشان نمی‌دهد.
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.