برگ هایی از تاریخ مناسبات روسیه و ایران: پایان سده ی نوزدهم و آغاز سده ی بیستم: روایتی از تاریخ نگاری شوروی

برگ هایی از تاریخ مناسبات روسیه و ایران: پایان سده ی نوزدهم و آغاز سده ی بیستم: روایتی از تاریخ نگاری شوروی

برگ هایی از تاریخ مناسبات روسیه و ایران: پایان سده ی نوزدهم و آغاز سده ی بیستم: روایتی از تاریخ نگاری شوروی

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

0

پیوستگیِ استعماری آسیای میانه در نیمه ی دوم قرن نوزدهم به امپراتوری روسیه، به معنای پایان طمع سیری ناپذیر این امپراتوری برای گسترش سلطه ی سیاسی و اقتصادی اش بر سرزمین های دیگر نبود. سرمایه داریِ رو به گسترش تزاری، با بهره بریِ بی حد و مرز از منابع طبیعیِ غنی آسیای میانه، به شمال ایران و افغانستان روی نهاد تا این سرزمین ها را به سپهر نفوذ اقتصادی و سیاسی خود بکشاند. بهرام الدین صلاح الدینویچ منانف، در این پژوهش تصویر و کارنامه ای از تلاش آرام ولی پیوسته ی امپراتوری تزاری برای چنین نفوذی در جنوب مرزهای استعماری اش، به ویژه ایران، به دست می دهد.