قصه های غول بیابانی

قصه های غول بیابانی

قصه های غول بیابانی

5.0
1 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

0

در این نوشته طنزآمیز، همراه با کاریکاتورهایی، آمده است: شاعر مکزیکی جوانی با گیتارش از بیابان می گذشت که ناگهان چشمش به یک غول بیابانی گرسنه می افتد. او برای غول شعر می خواند و گیتار می نوازد و سخت غول را متاثر می سازد، اما غول سرانجام می گوید: "من فکر می کنم تو خوشمزه ترین شامی هستی که من در تمام عمرم می خورم".