نگارنده در آغاز، درباره ی سابقه و تاریخچه ی پیدایش "سکولاریسم" و زمینه های ظهور آن مطالبی به اجمال مطرح می سازد. اما در بخش اصلی کتاب این پرسش را عنوان می کند که سکولاریسم چیست و نسبت آن با دین و اندیه ی دینی چگونه است؟ نگارنده در پاسخ به این پرسشابتدا سعی دارد معنای سکولاریسم و تعریف دین را مشخص سازد و افزون بر آن، به معنای لغوی، مبانی، مقدمات و پیش فرض های سکولاریسم نیز اشاره ای می کند. نگارنده در کتاب به طور کلی پدیده ی سکولاریسم را در معرفی نقد و انتقاد قرار می دهد و از این رو، دیدگاه ماکس وبر را درباره ی "راززدایی" به نقد می کشد، هم چنین مسیحیت و مساًله ی دنیوی شدندین را نیز موضوع ناکامی در تبیین معنا و مبنای سکولاریسم را مطرح می کند. نگارنده در بخشی از کتاب اذعان می دارد: "... تئوری سکولاریسم به لحاظ علمی در حال بحران است و هنوز تنقیح نشده و به تدوین نهایی نرسیده است و نمی توان با قاطعیت و جزمیت آن را در تحلیل تحولات جوامع دینی به کارگرفت".