روزی که هزار بار عاشق شدم "مجموعه داستان"

روزی که هزار بار عاشق شدم "مجموعه داستان"

روزی که هزار بار عاشق شدم "مجموعه داستان"

1.7
3 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

3

خواهم خواند

0

وقتی در اتاقش را در بیمارستان باز کردم و دیدم روی تخت نشسته، نفس راحتی کشیدم، آخر هفته پیش با هم قرار ماهی گیری گذاشته بودیم. صبح تلفن کردم که بقیه قرارو مدارمان را بگذاریم که دخترش گفت.(بابا خونه نیست.)(کی می آید؟)(نمی دانم.)...